حضور دکتر احمد احمدی پور در برنامه خندوانه
دکتر احمد احمدی پور _ روانپزشک
مهمان برنامه خندوانه در تاریخ ٩ خرداد.
این قسمت را می توانید در آدرس زیر مشاهده بفرمایید⬇️⬇️
- منتشر شده در دستهبندی نشده, گزارش و تحلیل
کتاب درمانی و پالایش روان
دکتر احمد احمدی پور روانپزشک و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی آزاد تهران درباره این روش بیشتر توضیح می دهد:
” خیلی وقتها افراد تمایل دارند برای بهتر کردن حال شان از ابزارهای مختلفی استفاده کنند یکی از ابزارهای کاربردی در این زمینه خواندن کتاب های مفید است که در دنیا به روش کتاب درمانی هم معروف است است. در کتاب درمانی صرفاً خواندن کتابهای روانشناسی توصیه نمی شود بلکه خواندن ادبیات و رمان هم توصیه میشود اما گاه کتاب های روانشناسی مفیدی که در قالب رمان نوشته شده اند هم می تواند راهگشا باشد.
اگر سری به کتاب فروشی های شهر بزنید یا جست وجویی ساده در اینترنت داشته باشید با انواع و اقسام کتاب های رنگارنگ در حوزه های مختلف از جمله حوزه روانشناختی مواجه می شوید، اما به طور یقین در مورد انتخاب این که کدام یک ارزش بیشتری برای شما خواهد داشت، دچار سردرگمی خواهید شد.
واقعیت این است که مشابه خیلی جاهای دیگر که می تواند به افراد اطلاعات ناصحیح و غیر علمی دهند در حوزه نشر و کتاب هم این اتفاق رخ میدهد و کتابهایی چاپ میشود و به دست خوانندگان میرسد که نه تنها مفید و موثر نیستند بلکه با اشاعه خرافات یا مسائل شبه علمی افراد را به بیراهه و گمراهی می کشاند.
در نتیجه یک انتخاب صحیح در این زمینه شاید ارزشی بیش از گذشته پیدا کند. “او ادامه می دهد :” کتاب می تواند گاهی شبیه یک چراغ قوه مسیر ذهنی ما و همچنین نقاط تاریک احساسات، تفکرات و شخصیت مان را برای ما روشن کند اما باید افراد توجه داشته باشند که این کتاب برای عموم نوشته شده و مثل خیلی از سخنرانی ها یا کنفرانس های علمی یک بحث عمومی ارائه می دهد و قرار نیست همه مشکلات “من خواننده” در یک کتاب به نگارش درآمده باشد یا اگر مسئله ای در آن ذکر شده که با ما همخوانی ندارد اصرار داشته باشیم که قطعاً به آن مبتلا هستیم. همچنین در مورد اثربخشی باید تاکید کنم که مثل هر روش درمانی استاندارد که می تواند اثر خوب اما نه لزوما کامل داشته باشد نباید انتظار داشته باشیم با خواندن یک یا چند کتاب شفای کامل پیدا کنیم. یعنی باید انتظاراتمان را واقعبینانه تنظیم کرده و از هر روشی به اندازه سهم آن بهره ببریم. مواقعی هم پیش می آید کتاب خوبی در یک زمینه خاص نوشته شده اما چون به دلیل برخی محدودیتهای واژگانی امکان ترجمه روان و قابل فهم از آن وجود نداشته آن کتاب اثربخشی مورد انتظار را به جا نمی گذارد. “به عقیده این روانپزشک کتابهای شناخته شده و با ارزش چه داستانی یا غیر آن در هر حالت جنبه درمانی خواهد داشت و اینکه در انتخاب کتاب صرفاً بخواهیم به نوع روایت آن تکیه کنیم روش خوبی برای انتخاب نخواهد بود. هرچند مخاطب برای اینکه جذابیت کتاب برایش از بین نرود و به قول معروف کتاب حوصله سر بر نباشد، ممکن است جنبه داستانی و رمان آن برایش اهمیت پیدا کند. او می گوید:” در حوزه روانشناختی هم کتاب های زیادی به شکل رمان وجود دارد از جمله کتاب های معروف اروین یالوم که ترجمههای خوبی هم از آنها موجود است. اما همانطور که اشاره کردیم نباید این کتاب ها تنها مرجع فرد برای بهبود و شفا باشد فقط میتواند جنبه آگاهی بخشی، روشنگری و شناخت بیشتری از خودمان و اطرافیانمان همچنین نحوه تعامل آدمها با هم ارائه دهد. البته کتاب خواندن جدای از محتوای آن می تواند فواید دیگری نیز به همراه داشته باشد، از جمله تقویت توجه و تمرکز، بهبود حافظه، دوری جستن از افکار مزاحم و جداشدن ذهن از مشغله های روزمره. در یک کلام کتابخواندن ورزش ذهن است و مثل ورزش میتواند نوعی فعالیت لذت بخش به حساب بیاید که در نشاط و شادمانی افراد و افزایش حس مفید بودن و به بطالت نگذراند ن وقت کمک کند. کتابخوانی نوعی فعالیت خود یاریست و منظور این است که افراد با خواندن کتاب های کاربردی می توانند به خودشان در زمینه ای که میخواهند یاری برسانند. این درست شبیه چیزی است که در گروه های خود یاری مشاهده میشود. جایی که افراد به یکدیگر در شناسایی و حل مشکلات کمک می کنند. “این روانپزشک با توجه به اینکه تعطیلات سال نو نزدیک است و خیلی ها درباره خواندن کتاب های مفید در زمینه روانشناسی هم کنجکاو هستند چند کتاب کاربردی را معرفی می کند:” کتاب از حال بد به حال خوب نوشته دیوید برنز را به همه توصیه می کنم. در این کتاب افراد با احساسات و افکار منفی شان آشنا شده و راههای منطقی سازی افکار و در نتیجه تعدیل، خنثی سازی یا تغییر آنها را یاد می گیرند؛ کتاب باج گیری عاطفی نوشته سوزان فوروارد هم کتاب خوبی است. در این کتاب افراد متوجه میشوند که در برخی از روابط وادار به انجام کارهایی می شوند که تمایلی برای انجام آن ندارند و به نوعی با یک باج گیری با مدل عاطفی در تعاملات شان رو به رو می شوند.
زندگی خودرا دوباره بیافرینید اثر جفری یانگ را هم توصیه می کنم. این کتاب به طرحواره درمانی میپردازد و خواننده با تله های شناختی خود آشنا شده و روش های ایجاد باور و نگرش جدید به زندگی را یاد می گیرد. در این کتاب کمک میشود در چنین روابط صمیمی و آلودهای قرار نگیرید. کتاب عشق هرگز کافی نیست نوشته آرون تی بک هم مخاطب را با مشکلات مربوط به رابطه ها آشنا می کند که کتاب مفیدی برای زوج هاست:”
حالا اگر دنبال روشی هستید تا خودتان را بهتر بشناسید و به خود واقعی تان آشنا شوید بد نیست که کتاب خواندن را تجربه کنید. شاید بعد از آن بتوانید به کتاب هم به عنوان ابزاری شفابخش نگاه کنید،معجزهای که اندیشه برایتان به دنبال دارد.
روزنامه ایران
چهارشنبه ١١ اسفند ١۴٠٠
شماره ٧٨۶٢
- منتشر شده در گزارش و تحلیل
من بیمارم، شرور نیستم
گاهی شخصیت فیلمها و سریال ها باید کاراکتری را به نمایش بگذارد که دارای اختلال روانپزشکی است در چنین شرایطی اغلب شاهد بوده ایم نقش آن فرد به همراه بیماری زمینه ای به درستی ترسیم نشده و علائم و نشانه هایی که از آن فرد نشان می دهند ارتباطی با بیماری اش ندارد. ارائه اطلاعات غلط به جامعه می تواند باعث برچسب و انگ بر بیماران شود.
متن کامل مصاحبه دکتر احمد احمدی پور با روزنامه ایران را در سایت زیر ملاحظه بفرمایید ⬇️
منبع :
- منتشر شده در گزارش و تحلیل
آیا سونامی اختلالات روانی در پسا کرونا رخ می دهد؟
خبرگزاری آنا
بروز اختلالات روانشناختی و به مخاطره افتادن سلامت افراد در پساکرونا قابل پیش بینی است لذا باید از تمام ظرفیتهای لازم برای مقابله با سونامی اختلالات روانی استفاده شود.
گروه دانشگاه خبرگزاری آنا:لالهقلیپور- ویروس کرونا نزدیک به ۲ سال پیش، وارد کشور شد و نوعی تهدید و فشار را نه تنها به مردم ما، بلکه به تمام مردم جهان وارد کرد ولی به واسطه واکسیناسیون سراسری و رعایت پروتکلهای بهداشتی، آمار مرگ و میر و مبتلایان درحال فروکش کردن است و دیر یا زود این بیماری هم به اتمام میرسد.
البته بر طبق علم روانشناسی و جامعهشناسی، هر نوع تهدید و فشار موجب بروز مشکلات روانی بین مردم میشود و دیر یا زود خود را نشان میدهد. نکته مهمی که مسئولان و وزارت بهداشت نباید از آن غافل شوند، بروز اختلالات روانی در پساکرونا است و این اتفاق با شکلگیری آسیبهای اجتماعی روانی در جامعه ظهور پیدا میکند. بنابراین از امروز باید چارهای اندیشید تا جلوی سونامی اختلالات روانی در جامعه گرفته شود.
در راستای تأثیرات و اختلالات روانی پساکرونا با احمد احمدیپور، روانپزشک و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی آزاد اسلامی تهران به گفتوگو پرداختیم که مشروح بخش اول آنرا در ادامه میخوانید.
آنچه در بخش اول مصاحبه ما با احمد احمدیپور میخوانید:
*زنگ هشدار افزایش اختلالات روانی در پساکرونا
*طولانی شدن محدودیتهای ناشی از شیوع کرونا، باعث ایجاد شکاف در بین خانواده شد
*صحنههای داغدیدگی بازماندگان یا استرس افراد مبتلا به کرونا در روحیه کادر درمان اثر منفی میگذارد.
زنگ هشدار افزایش اختلالات روانی در پساکرونا
آنا: چه عواملی باعث تهدید سلامت روان افراد بعد از شیوع کووید-۱۹ میشود؟
احمدیپور: در ابتدا شوک و بهت زدگی از شیوع گسترده بیماری و در میانه، اضطراب، کاهش تابآوری و عدم قطعیت در مورد نحوه درمان در ادامه نیز مشکلات اقتصادی و سوگ از دست دادن عزیزان از عوامل تهدید سلامت روان افراد بعد از شیوع کووید-۱۹ است.
در ۲ سال اخیر با شیوع پاندمی جهانی کووید-۱۹ روبهرو بودیم که علاوه بر مشکلات و مسائل زیادی که روی بحث سلامتی جسمی در جهان ایجاد کرد، تأثیرات زیادی را بر سلامت روان گذاشت و میزان مشکلات روانشناختی در افراد بعد از شیوع بیماری کرونا در افرادی که بیماری زمینهای داشتند، تشدید شد و در اشخاصی که فاقد بیماری زمینهای بودند، شانس ابتلا به بیماریهای روان بیشتر شد.
در ابتدا شوک و بهتزدگی نسبت به شیوع بیماری ایجاد شد و انکاری که افراد از ابتلا به بیماری ابراز میکردند و علائم خود را به معنی بیماریهای دیگر میشناختند و با واقعیت ابتلا به کرونا روبه رو نمیشدند و عدم قطعیتی که در مورد نحوه درمان بیماری وجود داشت.مسائلی مانند کاهش انطباق پذیری افراد یا خستگی ذهنی آنها نسبت به رعایت پروتکلها، ادامه مشکلات اقتصادی وحتی اضطراب های غیرمعمول در رابطه با شیوع بیش از حد این بیماری، خستگی و به دنبال آن پیگیری نکردن مشکلات و مسائل روانپزشکی و فیزیکی، افزایش شیوع افسردگی، اضطراب و میزان افکار خودکشی، کاهش رضایتمندی و شادکامی و به ویژه اثرات مستقیم بیماری کووید-۱۹ در افزایش شیوع بیماریهای روانپزشکی تأثیر داشته است
مراکز درمانی سراسر جهان نیز از آمادگی لازم برای پوشش درمانی و رسیدگی و خدماتدهی به بیماران مبتلا برخوردار نبودند. کمبود داروهای ضد اضطراب و ضد افسردگی که از داروهای اساسی برای درمان کووید-۱۹ نبود و ترس از مرگ، انزوا طلبیها، قرنطینههای اجباری، اخبار نادرست و ناامیدانه که در سطح جامعه پخش و منتشر میشد، دلایلی بود که بر روی سلامت روان، تأثیر منفی گذاشت.
بعد از ماههای اول، اضطرابها بیشتر شد و افراد از حالت شوک و انکار خارج شدند و بیماری با گسترش بیشتری، شیوع پیدا کرد و مشکلات ناشی از اپیدمی، بیکاری، کاهش روابط اجتماعی، و کم شدن منابع حمایتی و کاهش تاب آوری افراد و دیدن صحنههای مرگ ومیر دیگران، توسط افراد مبتلا در بخشهای آیسییو همه از عوامل موثر در افزایش ایجاد یا تشدید اضطراب و افسردگی در میانه راه در جامعه بود.
طولانی شدن محدودیتهای ناشی از شیوع کرونا، باعث ایجاد شکاف در بین خانواده شد
آنا: پیامدهای روانشناختی شیوع ویروس کرونا در گروههای سنی مختلف جامعه چیست؟
احمدیپور: در مورد پیامدهای روانشناختی و اتفاقاتی که در دوره اپیدمی و پاندمی کرونا رخ داد و تأثیرات مستقیم و غیرمستقیمی که این بیماری بر سلامت روان به علاوه سلامت فیزیکی افراد تحمیل کرد، این نگرانی وجود دارد که حتی در زمانه بعد از ریشهکنی این ویروس، همچنان اثرات و تبعات منفی این مسئله روی قسمت ذهن و روان افراد وجود دارد.
استرس ناشی از خود بیماری و خطراتی که به هر حال این بیماری، جان افراد را نشانه گرفته است، باعث تشدید بیماریهای اضطرابی زمینهای یا جدید، افسردگی، وسواس و اختلالات خواب و تغذیه میشود که اگر درمان هم نشوند، این مسائل جدید روانپزشکی ادامهدار میشود و تا مدتها بعد از بهبود بیماری، مبتلایان همچنان از آن علائم روانپزشکی رنج میبرند.
در زمینه کرونا، هیچ گروه سنی مصونیت نداشت. حتی وقتی اعلام میشد که کودکان ممکن است کمتر به بیماری کرونا مبتلا شوند، بعداً این فرضیات رد شد و خیلی از این قشر نیز به کووید-۱۹ مبتلا شدند. بسیاری از افرادی که در دوره جوانی بهسر میبردند، ترس از ابتلای نزدیکانشان از جمله والدینشان و از دست دادن افراد نزدیک و دوستداشتنیشان به بیماری، خودش اضطراب را دو چندان کرد.
عدم رعایت پروتکلهای بهداشتی، توسط برخی از اعضای خانواده، بقیه اعضا را عصبانی میکند که مثلاً برادر من چرا درست رعایت نمیکند؟ پدر من چرا مواظب نیست؟ چرا درست ماسکاش را استفاده نمیکند؟ و اینها باعث میشد، تنشهای زیادی بینشان ایجاد شود.
بیشتر بخوانید:
اختلالات روانی در پساکرونا افزایش پیدا میکند/ کرونا «امنیت روانی» مردم را خدشهدار کرده است
غربالگری سلامت روان در جامعه برای کاهش صدمات روانشناختی پساکرونا ضرورت دارد/ افزایش مراجعات به مراکز روانشناسی در دوران کرونا
آیا جهان در پساکرونا با پاندمی بیماریهای اعصاب و روان روبهرو میشود؟
دورههای قرنطینه در اوایل شیوع پاندمی، روند خوبی داشت، خانوادهها دور هم جمع بودند و از این فرصت باهم بودن بیشترین بهره را میبردند، ولی طولانی شدن این ماجرا، رکود مسائل شغلی و محدود شدن رفت و آمدها، آمار تنشها یا حتی خشونتهای خانگی را نیز افزایش داد.
قرنطینه باعث ایجاد شکاف میان خانوادهها شده و این محدودیتها روی ارتباطات درون خانوادگی و زوجین تأثیرات خود را گذاشته است و قرنطینه روی سالمندان هم تأثیرات مخربی داشته و این نگرانیها در حوزه سالمندان وجود دارد.
سیستم ایمنی افراد باید به گونهای باشد که بدن فرد با ویروس مبارزه کند، کسانی که دچار اختلالات روانی هستند، سیستم ایمنی بدنشان ضعیف است و کرونا اثرگذاری بیشتری روی این افراد دارد.
عدم رعایت پروتکلهای بهداشتی، توسط برخی از اعضای خانواده، بقیه اعضا را عصبانی میکند که مثلاً برادر من چرا درست رعایت نمیکند؟ پدر من چرا مواظب نیست؟ چرا درست ماسکاش را استفاده نمیکند؟ و اینها باعث میشد، تنشهای زیادی بینشان ایجاد شودوقتی که ابتلا ایجاد میشد و برخی از این نزدیکان در بیمارستان تحت درمان قرار میگرفتند یا بستری میشدند، یک اضطراب بسیار شدیدی خود بیمار و اطرافیانشان را، بچههای کوچکشان، فرزندانی را که به دوره جوانی رسیده بودند، همسرشان، والدین و خانوادههای نزدیکشان را دربر میگرفت.
آماری اعلام شد که حدود ۵۱ هزار کودک جامعه ما یتیم شدند و این حقیقتاً خیلی درد بزرگی است، یعنی پدر یا مادر یا هر دو والد را در اثر کووید از دست دادند و تکوالد شدن یا از دست دادن والدین در سن کودکی، اثرات منفی روی رشد روانی در آینده میگذارد و زمینهساز بیماریهای بعدی روانپزشکی است.
آمار فوت تا همین امروز چیزی نزدیک ۱۲۰ هزار نفر است و در واقع ۱۲۰ هزار خانواده سوگوار شدهاند. متأسفانه مرگ در این بیماری خیلی نابهنگام بوده و مثل بیماری سرطان یا یک بیماری مزمن دیگر نبود که قابل پیش بینی باشد، نوع مریضی هم در برخی پیشرونده بود و خیلی هم سریع کُشنده شد. بیشک هیچ فردی فکر نمیکرد که به این راحتی، عزیزانش را میتواند از دست بدهد.
مرگ زودهنگام و نابهنگام از یک طرف، سوگواریهایی که متأسفانه بنا به دلایل و شرایط بهداشتی محدود شده بود و افراد نمیتوانستند در آن مراسمها به طور صحیح و درست بر اساس مدل فرهنگیمان -که خود، تسکیندهنده برای بازماندگان است- سبب افزوده شدن درد از دست دادن و ایجاد سوگواریهای پیچیده شد که خود میتواند عامل ایجاد افسردگی در آینده بین بازماندگان شود.
بسیاری از افراد نتوانستند سوگواری را به صورت باید و شاید انجام دهند در خانههایشان به تنهایی سوگواری کردند و کسی از نزدیکان آنها را تسلی نداد و حتی خیلی اوقات، فاز انکار مرگ عزیزانشان طولانیتر از حالت عادی شد زیرا هنوز به گذشت زمان زیادی برای رسیدن به باور و یقین نیاز داشتند.
آمار فوت تا همین امروز چیزی نزدیک ۱۲۰ هزار نفر است و در واقع ۱۲۰ هزار خانواده سوگوار شدهاند متأسفانه مرگ در این بیماری خیلی نابهنگام بوده استدر نتیجه مسائلی مانند کاهش انطباقپذیری افراد یا خستگی ذهنی آنها نسبت به رعایت پروتکلها، ادامه مشکلات اقتصادی وحتی اضطرابهای غیرمعمول در رابطه با شیوع بیش از حد این بیماری، خستگی و به دنبال آن پیگیری نکردن مشکلات و مسائل روانپزشکی و فیزیکی، افزایش شیوع افسردگی، اضطراب و میزان افکار خودکشی، کاهش رضایتمندی و شادکامی و به ویژه اثرات مستقیم بیماری کووید-۱۹ در افزایش شیوع بیماریهای روانپزشکی تأثیر داشته است.
میزان اختلال اضطراب، آن اضطرابهای بعد از حادثه، مثلاً دیدن صحنههای خیلی تلخ بیماری و درمان از نزدیکانشان یا در خودشان، وسواس، اختلالات خواب و عدم کنترل هیجان مثل تحریکپذیر شدن، عصبیتر شدن، از دست دادن آن ثبات هیجانی، افسردگی منجر به خودکشی در آینده همچنان تهدیدکننده است.
صحنههای داغدیدگی بازماندگان یا استرس افراد مبتلا به کرونا در روحیه کادر درمان اثر منفی میگذارد
آنا: مراقبتهای بهداشتی از مبتلایان کرونا، چه تبعات روحی و روانی برای کارکنان بیمارستانها، در درازمدت دارد؟
احمدیپور: همکاران کادر درمان در این مدت از همه ظرفیت، انرژی و وقت خود استفاده کردند و خود را در معرض خطر قرار دادهاند ولی نباید از این مسئله غافل شویم که پزشک نیز یک انسان است و تحملپذیریاش تا حدی است، خستگی ممکن است به او تحمیل شود و تمرکز، روحیه خوب، میزان مناسبی از خواب و تغذیه لازم دارد و اگر بنا به شرایط ویژهای که حاکم شد اینها را از او بگیریم، خالی میشود.
بارها از خستگی کادر درمان صحبت شده است. شاید در ظاهر، منظور خستگی فیزیکی منظور بوده ولی در بسیاری از اوقات خستگی، خستگی ذهنی است. خسته از دیدن این همه صحنههای دردناک، از مریضهای بدحال و غیره و البته پزشک یک انسانی است که از نزدیک با جان آن انسان ارتباط دارد و با او یک ارتباط همدلانهای برقرار میکند و حال بد طرف مقابل، روی روان فرد درمانگر نیز تأثیر میگذارد.
روز و شب بیمارستان غمانگیز است و صحنههای داغدیدگی بازماندگان یا ناراحتی یا استرس افراد مبتلا به کرونا واقعاً در روحیه کادر درمان در ابتدا اثر منفی میگذارد ولی به هر حال پزشکان و تمامی پرسنل درمانی، کارشان را باید حرفهای انجام دهند و این مسائل را در خودشان به حداقل برسانند تا بیشترین و بهترین عملکرد را داشته باشند.
البته جامعه نیز واقعاً با برقراری ارتباط خیلی خوبی با کادر درمان، قدردان بودند ولی همان ارتباط همدلانهای که پزشک با بیمارانش برقرار میکند، شاید از سمت جامعه خیلی ادامهدار نشد و زحمات کمتر دیده شد و کارهایی که انجام شد، کمتر شنیده شد.این موضوع آن اثر پاداشدهی که برای کار یک پزشک یا کادر درمان مهم است را کاهش میدهد.
سروکار داشتن با بیماران سخت و بدحال، بر روی زندگی روزمره هر شخصی که در زمینه درمان خدمت میکند، تأثیر میگذارد و اگر این داستان به صورتی مزمن، تکراری و روزمره شود، این تأثیرگذاری، فرسایشیتر میشود از عبارت «فرسایش» استفاده میکنم چون یک اصطلاحی به نام «فرسودگی شغلی» وجود دارد که خیلی از افراد در شغلشان اگر به یک یکنواختی، سختی کار، استرسهای شغلی، فشار بیش از اندازه باشد به آن دچار میشوند.
- منتشر شده در گزارش و تحلیل
روزهای سخت صبر
در زمانی که همه افراد خانواده درگیر بیماری می شوند، شاید در یک خانواده یک نفر مجبور باشد از بقیه نگهداری کند، کسی که مثلا بیماری خفیف تری دارد اما او هم ظرفیت کافی روانی را برای نگهداری ندارد و حمایت های عاطفی قبلی و همدلی شاید کمتر شود و بقیه افرادمبتلا نگران فرد سالم باشند و همه اینها این حس را به افراد می دهد که انگار در تله ای گیر افتاده اند و کسی هم قرار نیست بیرون از حلقه خودشان به خاطر شرایط بیماری کمک شان کند.
در این دوره افراد فقط باید صبر کنند تا دوره درمان طی شود. در این دوره سخت زمان برای افراد به کندی می گذرد و تحمل آن اصلا آسان نیست. در چنین شرایطی که همه در شرایط صبر هستند مسائلی مثل نبود تخت بیمارستان و دارو هم به آن اضافه می شود و افراد را چار استیصال می کند که همین مساله رعایت مسائل بهداشتی و درمانی را تحت تاثیر قرار می دهد. اینکه افراد در فاز استیصال ممکن است دست به کاری بزنند که خود را از شرایط بد نجات دهند. این هر کاری گاهی کار مثبت و سودمند نیست. مثلا برخی به سمت درمان هایی می روند که شرایط را بدتر می کند. یعنی در زمان استیصال تصمیم گیری ها هیجانی می شود و مکانیسم انکار بیشتر فعال می شود و واکنشهای افراد نسبت به هم هیجانی تر می شود و در نهایت تحت شرایط پر استرس روانی بیماری جسمانی هم تحملش سخت تر می شود.
به گفته این پزشک ثابت شده که استرس و اضطراب، بیمارمبتلا به کووید را بیشتر تحت تاثیر قرار می دهد و بیمار رنج بیشتری می برد. همچنین که افراد افسرده عوارض بیشتری داشته اند. یعنی مشخص شده است این افراد بیشتر در آی سی یو بستری می شوند و حتی مرگ و میر بیشتری در بین آنان مشاهده شده است. “نکته مهم و توصیه من این است که همه افراد مبتلا به کووید که به بیمارستان و پزشک مراجعه می کنند حتما اگر سابقه افسردگی یا علائمش را همان موقع بیماری دارند حتما در کنار دادن علائم بیماری این مسئله را با پزشک در میان بگذارند چون کنترل افسردگی در کنترل بیماری شان هم مؤثر است. ”
او تاکید می کند:” در خانه هم بهتر است افراد از اخبار بد و مرگ و میر روزانه فاصله بگیرند و توان خودشان را برای بهبودی و استفاده درست از داروها بگذارند و همان طور که پزشک شان برایشان استراحت فیزیکی تجویز می کند استراحت ذهنی و روانی هم به خودشان بدهند. افراد اگر با دیگران تماس بگیرند تصویری تماس بگیرند تا شرایط مناسب تری برای همدلی فراهم شود. اعضای خانواده درباره اینکه این افراد نیاز به چه کمک هایی دارند سؤالاتی بپرسند و بیمار را تنها نگذارند چون هر مسئله ای که جلوی اضطراب را بگیرد و استرس را کم کند به روند درمان بیماری هم یاری می رساند.
- منتشر شده در مقالات منتشر شده
اثرات اعتیاد بر کرونا
ايا ميدانيد مصرف كننده های مواد بخصوص موادی كه روی سيستم ريوی و قلبی اثر می گذارند در معرض عوارض ريوی شديدتری از ابتلا به كوويد-19 هستند؟ آيا می دانيد احتمال اينكه مصرف كننده های مواد در صورت ابتلا به كرونا در بيمارستان بستری شوند يا به ونتيلاتور نياز پيدا كنند بيشتر است؟ آيا ميدانيد ابتلا به كرونا در افرادی كه مواد مصرف می كنند با مرگ و مير بيشتری همراه است؟
- منتشر شده در اعتیاد
سرمایه گذاری در سلامت روان
18تا 24 مهرماه هرسال هفته بهداشت روان نام گذاری شده است. بلی، دقیقا بهداشت روان؛ یعنی روان و ذهن سالم نیاز به رعایت اصول بهداشتی خاص خود را دارد. رعایت بهداشت فقط مربوط به بیماریهای عفونی نیست و در هر حوزه ای کاربرد دارد..
در پزشکی، همیشه پیشگیری مقدم بر درمان بوده است؛ در حوزه سلامت روان هم تلاش جهت پیشگیری به مراتب موثرتر و پرفایدهتر از درمان بیماریهاست. لازمه ی یک پیشگیری خوب، آموزش خوب است. منظور از آموزش، هر تلاش و اقدامی که جهت افزایش آگاهی سازی افراد در زمینه مراقبت از سلامت خود و دیگران، اقدام به موقع جهت مراجعه به متخصصین و همچنین درمان به موقع بیماریها میباشد. هرچه بیماری در مراحل ابتداییتر درمان شود، از تبعات منفی، پایدار و ناتوان کننده آن پیشگیری خواهد شد. آموزش میتواند از طریق کتاب، مجلات، رسانهها، آموزش و پرورش و مدارس، آموزش از طریق بیلبوردهای شهری، آموزش به خانوادهها و .. صورت بگیرد. جامعه امروز خوشبختانه بیش از پیش مشتاق فراگیری و دانستن در حوزه سلامت روان میباشد.
یک پیشگیری خوب فقط شامل جلوگیری از شیوع بیماری نیست، در واقع جلوگیری از ترویج روشهای درمانی ناصحیح و غلط در همان حوزه هم میباشد. کم نیستند مواردی که وعدههای معجزه آسا در زمینه درمان انواع و اقسام بیماریهای روانپزشکی میدهند و چه هزینههایی را به افراد و جامعه تحمیل میکنند. در همین اپیدمی اخیر بیماری کووید 19 حتما متوجه شدهاید که چقدر تلاش جهت آموزش به افراد و القا احساس مسئولیت به آنها در قبال خود و دیگران میتواند نقش موثری در پیشگیری از فاجعههای جبران ناپذیر یک بیماری مسری داشته باشد، حال اگر همین اتفاق در حوزه بهداشت روان صورت گیرد، میتواند آیندهای خوب و کم دردسر به ارمغان آورد.
میدانیم که در مواجهه با بیماری روانپزشکی، مواجهه ما تنها با فرد مبتلا نیست بلکه با خانواده و در ابعادی وسیعتر از آن با جامعه است. هرچه در این زمینه امروز سرمایه گذاری بیشتری داشته باشیم، نسلهای آتی منافع بیشتری کسب خواهند کرد و در واقع از تحمیل هزینههای سنگین و بازدارنده جلوگیری خواهد شد. پس بهتر آنست که سعی کنیم سطح آگاهی خود را پیرامون سلامت روان با طرق مختلف افزایش دهیم، تا در آینده با مشکلاتی کمتر و خفیفتر روبرو شویم.
- منتشر شده در بیماری ها
پانیک (حمله هراس)
طنز : جهت آموزش عمومی
خانمی سی ساله آمد در مطب با همسر و دوتا پسر سه تا داداش و یک پدر او بیقرار و دربه در با چهرهای بیرنگ و رو، آمد نشستش روبرو.
دستش فشرد او با چنان زور و توان و هر دودستش خیس خیس و میچکیدش قطره از سوی جبین و ناخوش و محزون و رنجور و غمین.
گفتمش خانم بیا و اندکی راحت نشین و یک نفس برکش عمیق و خود بگو احوال و حالَت ابتدا تا انتها و هر چه آمد بر سرت واگویه کن زین ابتلا.
گفت دقیقا شصت و پنج روز است ندارم حالِ خوش گشتم مریض و مضطرب دعوا کنم با روی تُرش و استرس دارم شدید و او امانم میبُرد هر لحظه جانم میخورد؛
در اوج سرما داغِ داغم اوج گرما سردِ سرد حالت سرگیجه دارم با تهوع یا که درد.
طُرفة العینی نفس تنگی بیاید سمتم و قلبم بکوبد محکم و رعشه بگیرد این تن و دنیا شود جور دگر سنگینی آید در کمر، من عن قریب است میکنم سکته بمیرم زین مرض هیچکس نیاید سوی من ای وای از این کابوس من(۱).
کارم شده هر روز وشب پیش طبیب و دکتر و اورژانسِ این درمانگه و پیش فلان عطارک و جوشاندهی خیارک و صبحدم کمی نورجیزک و شب قبلِ خواب تمجیزک و هر دم کنم حجامت و دوش یخ و نظافت و هیچ کس نفهمید درد من جز خالهی همدردِ من.
ناگه پدر شد سوی میز و یک دو تا کیسه پر از اوراق طب آورد برون و گفت بیا هرجا برفتم گفته شد هیچش نباشد سالم است او کامل است او والسلام.
دکترِ قلبش گرفته صد نوار و یک دو جین تست و اکو هولتر دو تا اسکن ز قلب و آخرش هم آنژیو.
ماه پیش طبِ ریه بگرفت از او انواع تست و اسپری آخر یکی گفتش ببر پیش طبیبان غدد باور بفرما مشکلش از غدههای داخلی ست و چارهاش آب و هوای ساحلی ست و با کمی هورمون و یُد گیرد شفا و میشود فردِ قدیم و صبح به صبح رأس یه ساعت میگرفتند خون از او و چک بشد انواع و اقسام یون و املاح و ذرات ظریف و هیچ افاقه مینکرد و هیچ دوا ناشُد حریف.
مدرک بعدی بود آندوسکپی از دکتران هاضمه من نمیدانم خدایا این همه دارو دوا آیا برایش لازمه؟ این یکی باشد ریپورتِ اسکن از سر آن یکی عکس از ریه این یکی باشد رسید یک عدد دستگاه خوب تهویه!
گفتمش واگو حدیث خاله و ارجاعِ وی سوی مطب، همسرش چرخید و زل زد اندرون چشم من گفتش همه درمانده از اوضاع بد روزی برای دیدنش خاله بیامد سوی ما کردش نگاه و یک دو تا اشکی بریخت و وقت رفتن کرد دعا و گشت مُصِر تا این مریض و آوریم پیش شما و چک کنید اعصاب اورا اجرُکُم نزد خدا.
گفتمش خانم دچار استرس گشته شدید و نام درد باشد پنیک و ظاهرش پر رعب و وحشت پاسخش باشد دقیق و یک دو ماهی قرص و دارو میخورد بعد از دو هفته آوریدش پیش بنده تا کنم کم دوزِ دارو زین سپس ماهی یه نوبت میکنم او را ویزیت و هیچ نیازی هم نباشد از برِ درمانگه و اورژانس و کپسولِ هوا.
روز پیش آمد مجدد در مطب حالش بسی خوب و نبود از حملهها دیگر خبر، کیسه اوراق طب را کرد مچاله او تشکر از من و من هم ز خاله.
(۱) علایم ذکر شده از نشانههای اختلال اضطرابی پانیک میباشد که نیاز به درمان دارویی و غیر دارویی توسط متخصص اعصاب و روان دارد.
- منتشر شده در بیماری ها
تمرین و آمادگی ، لازمه ی مواجهه با مشکلات
خیلی اوقات لازم است جهت تقویت ماهیچه ها و قوای فیزیکی مان در برابر آسیب ها ،صدمات و فشارهای وارده،از قبل، خودمان را آماده کرده باشیم و ضمن آموزش دیدن به تمرین و ممارست استاندارد به صورت ورزش منظم پرداخته و همزمان از تغذیه ی خوبی نیز بهره مند باشیم.تاب آوری الیاف ماهیچه ها در برابر صدمه چیزی نیست که بدون تلاش و زحمت به دست آمده باشد.
همین موضوع در مورد تاب آوری ذهن و روان آدمی نیز صادق است و هر فردی که بخواهد در برابر ناراحتی ها،ناملایمتی ها و فشارهای زندگی تاب بیاورد و خود را در مرداب مشکلات غرق نسازد ،نیاز است که مهارت های خود را در این زمینه به صورت مناسبی افزایش دهد.
بدانیم هر انسانی در مقابل امواج سهمگین مشکلات قرار بگیرد و فقط کسانی از این امواج نمی هراسند و حتی ممکن است آن را به یک فرصت تبدیل کنند که از قبل ،شنا آموخته باشند.
اینکه توانایی های ذهنی و تطبیقی خودمان را شناسایی کنیم و با آموزش مناسب و تمرین کافی جهت افزایش و تقویت آنها گام برداریم،قطعا ما را تاب آورتر و قوی تر خواهد کرد.
در مقابل اگر فکر کنیم که تحمل مقابله با هر نوع مشکلی،بدون مهارت کافی خواهیم داشت لاجرم در خیلی از موارد با شکست روبرو شده و اعتماد به نفس خودمان را از دست خواهیم داد.
پس خبر خوب اینکه همه ی ما میتوانیم در کلاس تاب آوری روز به روز با کسب دانش و تمرین مهارت نمره مان را بالاتر برده و نه تنها در مواجهه با مشکلات خودمان را نبازیم بلکه بتوانیم از پس آن برآمده و حتی در مواردی کمکِ دیگران باشیم.
( اين يادداشت در ستون تاب آوری روزنامه ی همشهری در تاریخ ۱۴ بهمن ۱۳۹۷ چاپ شده است)
- منتشر شده در مقالات منتشر شده
رموز ارتقا و رشد «تابآوری»
شاید در موقعیتهایی قرار گرفتهاید که بعد از آن فکر کرده باشید کاش بهتر از پس آن برمیآمدم، یا اینکه کاش میدانستم چطور باید از خودم بیشتر مراقبت کنم تا اینقدر تحتتأثیر آن رخداد قرار نگیرم، یا اینکه کاش کسی بود و من را در این شرایط سخت راهنمایی میکرد، چون خودم نمیدانم چه باید بکنم. اینها همه در قالب مهارتهایی خلاصه میشود که از آن بهعنوان «تابآوری» نام برده میشود. این مهارتها اکتسابی است و در طول زمان با آموزشهای مناسب تقویت میشود.
تحمل شرایط سخت و دشوار و در کنار آن اعتمادداشتن بهخود و قابلیتهایمان در برابر مشکلات و باور اینکه میتوانیم با شرایط سخت کنار بیاییم و همچنین آگاهی از چگونگی شکلگیری هیجانات منفی به ما در تحمل احساسات نامطلوب کمک میکند.
واقعگرایی و اینکه اتفاق بد برای هر کسی ممکن است رخ دهد، ما را آماده میکند تا نگذاریم بحرانها آرامش ما را بدزدند. روراستبودن با خودمان ما را از اینکه چه حسی داریم، چه میخواهیم و چه موقع به کمک احتیاج خواهیم داشت، آگاه میکند. یادآوری تجربیات خوب گذشته نیز یکی از ابزارهای ما در برابر ناکامیهاست. تلاش در انجام کارها به جای رصد احتمال ناکامی نیز کمکحال ما در این مسیر است. علاوه بر اینها خلاقیت و استفاده از فرصتها به ما در فائقآمدن بر مشکلات کمک میکند.
در کنار همه عوامل فوق، تصدیق و پذیرش افکار، احساسات و هیجاناتمان همانگونه که هستند، جستوجوی راهی که بتوانیم با تواناییهای خودمان بهترین نتیجه را بهدست بیاوریم، استقامت و انعطافپذیری در برابر مشکلات و نوآموزی روشهای مقابله با شرایط شکلیافتن معنی و هدف در فعالیتهای زندگی همراهان ما برای رسیدن به هدف هستند.
(این یادداشت در ستون تاب آوري روزنامهی همشهری در تاريخ ٣٠ دي ١٣٩٧ به چاپ رسيده است)
- منتشر شده در مقالات منتشر شده