وقتی در شرایط ناخوشایند قرار می گیریم ، شرایط درون ذهن ما نیز تغییر میکند. ابتدا ممکن است مدتی کرختی هیجانی داشته باشیم ( حالتی که به شوک زدگی معروف است) تا وضعیت را ارزیابی و نیروهایمان را بسیج کنیم ولی به زودی از این حالت خارج می شویم تا بتوانیم بهترین چاره را برای شرایط سخت جاری پیدا کنیم. هنگام طی این مسیر، احساسات و افکار متفاوتی را تجربه میکنیم. ممکن است احساس ناتوانی و استیصال داشته باشیم ، مضطرب و ناامن شویم، یا عصبانی باشیم. “افکار خودآیند” ما بیشتر به سمت افکار نگران کننده می رود و احساس می کنیم احساس اعتماد به نفس و تسلط مان بر اوضاع ، کمتر شده است.
یکی از مهمترین ابزارها برای گذر موفق از اینمرحله و بازیابی توانایی انطباق و حل مشکل ، فکر کردن در مورد تجربیات قبلی خود در شرایط سخت است. در برابر افکار خودآیند “ نکند نتوانم؟”، و “ حالا چه میشود؟” پاسخ به این پرسش ها بسیار مهم و کمک کننده است :
“ آیا من قبلا هم در شرایط سخت بوده ام؟” ، “ بار قبلی چطور از پسش برآمدم؟ “ ، “ آیا نسبت به دفعات قبل امکانات و توانایی هایم بیشتر شده است؟” ، “ از تجربه ی قبلی چه چیز آموختم که کمکم کند این بار بهتر عمل کنم؟”
اندیشیدن به موقعیت های مشکل و پیچیده ی قبلی به فرد کمک میکند بتواند به یاد بیاورد که آن زمان هم احساسات و افکار مشابهی داشته و مضطرب و ناامید بوده ولی توانسته بحران را پشت سر بگذارد و با افزودن چیزی جدید به کوله بار تجربیات و مهارت هایش، مسیر زندگی را پرقدرت تر دنبال کند.
این روزها اگر پای صحبت پدر و مادرها بنشينيد ، خاطرات دوران جنگ را برايتان مرور ميكنند. آنها مي دانند كه هيچ چيز به اندازه ي يادآوري گذر قبلی از دوران سختی ، تاب آوری را تقویت نمیکند.
وقتی فرزندتان نگران است ، توانایی ها و موفقیت ها و نقاط مثبتش را به او یادآوری کنید. بیاموزیم که در هجوم افکار ناتوان کننده ، زرهی از خاطرات تاب آوردن و پیروزی هایمان بپوشیم.
( این مطلب در ستون تاب آوری روزنامه ی همشهری در تاریخ ۱۷ بهمن ۱۳۹۷ به چاپ رسیده است)