بيست و اندی سال بیشتر از عمرش نمیگذرد. عکاسی خوانده و با اضطراب آمده. از بحران هایی که در چند سال اخیر درگیرشان بوده برایم تعریف میکند. حملات اضطرابی اش می تواند نتیجه طبیعی استرس هایی باشد که از تحملش فراتر بوده اند اما حالش هنوز میتوانست بدتر باشد. در میان چیزهایی که کمکش کرده بود عملکرد اجتماعی و تحصیلی اش را از دست ندهد یک چیز برجسته بود. هفته ای یک بار به شیرخوارگاه میرفت تا با بچه هایی که تشنه ی روابط انسانی اند بازی کند. دلیلی برای زیستن داشت ، و تاب آورده بود. “داشتن هدف” یک ابزار مهم برای تحمل مشکلات و گام برداشتن در مسیر زندگی است. افرادیکه این هدف را در روابط عمیق و معنادار انسانی می یابند سودی دو چندان می برند. احساس “ مفید بودن” انگیزه و توانایی روانی ما را به شدت بالا می برد . این تاثیر تا حدی ست که حتی نگهداری گل و گیاه اثر اثبات شده ای در پیشگیری و کاهش علائم زوال عقل ( مثل بیماری آلزایمر) دارد.
دوران نوجوانی و جوانی مراحلی از زندگی هستند که اهداف بلندمدت و معنای زندگی در ما شکل میگیرد تا کم کم آماده ی جدا شدن از والدین شویم و به صورت مستقل با مشکلات زندگی بزرگسالی و مسوولیت های آن دست و پنجه نرم کنیم و تاب بیاوریم. نوجوانانی که هنوز برای خود هدفی نیافته اند احساس سرگردانی، اضطراب ، و پوچی دارند. پیدا کردن فضاهایی برای کمک کردن به انسانها و یافتن معنای زندگی در مفید بودن برای دیگران و شاد کردن آنها راه حل سازنده ای برای رهایی از احساسات منفی فوق در هر دوره ای از زندگی است.
جلسه ی بعد خبر داد : قرار است از بچه های بهزیستی عکس بگیریم و برایشان آلبوم درست کنیم. آنها پدر و مادری ندارند که مراحل مختلف زندگی شان را در صفحات دنیای مجازی شان ثبت کنند.
( اين مطلب در ستون تاب آوري روزنامه ي همشهري در تاريخ ٢٨ بهمن ١٣٩٧ به چاپ رسيده است)