نقش جنسیت در مشکلات سلامت روان مردان
🔶🔶🔶جنسیت عامل تاثیر گذاری بر سلامت روان است که میتواند همه عوامل تعیین کننده آن یعنی عوامل فردی، اجتماعی و محیطی را تحت تأثیر قرار دهد.
✔️ پسرها حدود 4 برابر بیشتر از دختران در معرض ابتلا به اوتیسم هستند.
✔️ مردان مبتلا به اختلال دوقطبی بیشتر احتمال دارد مواد مخدر مصرف کنند.
✔️ مردان 1.5 برابر بیشتر از زنان دچار وابستگی به الکل می شوند.
✔️ پسران 2 برابر بیشتر از دختران در کودکی درگیر بیش فعالی هستند.
✔️ مردان 3 تا 4 برابر بیشتر از زنان در اثر خودکشی جان خود را از دست میدهند.
- منتشر شده در مقالات منتشر شده
نقش جنسیت در مشکلات سلامت روان زنان
جنسیت عامل تاثیر گذاری بر سلامت روان است که میتواند همه عوامل تعیین کننده آن یعنی عوامل فردی، اجتماعی و محیطی را تحت تأثیر قرار دهد.
✔️ زنان دوبرابر بیشتر از مردان از افسردگی رنج میبرند.
✔️ از هر 12 زن، 1 نفر وابستگی به الکل را تجربه کرده است.
✔️ ابتلا به اختلالات اضطرابی در زنان همواره بیشتر از مردان بوده است.
✔️ زنان 2 تا 3 برابر بیشتر از مردان اقدام به خودکشی میکنند.
✔️ بی اشتهایی و پرخوری عصبی در زنان 10 برابر بیشتر از مردان است.
✔️ زنان بیش از 2 برابر بیشتر از مردان در معرض PTSD (اختلال اضطراب پس از سانحه) قرار دارند.
- منتشر شده در مقالات منتشر شده
اضطراب جدایی چیست؟
اضطراب جدایی یک مرحله طبیعی رشد برای نوزادان و کودکان نوپا است. طبیعی است که فرزند خردسال شما هنگام خداحافظی احساس اضطراب کند. در اوایل دوران کودکی، گریه، عصبانیت، یا چسبیدن به والدین، واکنشهای سالم به جدایی هستند. در حالی که شدت و زمان اضطراب جدایی از کودکی به کودک دیگر میتواند بسیار متفاوت باشد، کمی نگرانی در مورد ترک مادر یا پدر طبیعی است، حتی زمانی که کودک شما بزرگتر نیز شده باشد. با درک و اعمال راهبردهای مقابله ای مناسب، ترس های کودک را می توان تسکین داد به احتمال زیاد با بزرگتر شدن باید کاملا محو شود.
با این حال، برخی از کودکان، حتی با وجود تلاش والدین، در طول سالهای دبستان یا بعد از آن، تداوم یا تکرار اضطراب جدایی شدید را تجربه میکنند. اگر اضطراب جدایی به اندازهای زیاد باشد که در فعالیتهای عادی مانند مدرسه و دوستیها اختلال ایجاد کند و ماهها یا روزها طول بکشد، ممکن است نشانهای از یک مشکل بزرگترمانند اختلال اضطراب جدایی باشد.
اختلال اضطراب جدایی یک مرحله طبیعی از رشد نیست، بلکه یک مشکل عاطفی جدی است که با پریشانی شدید، زمانی که کودک از مراقب اصلی دور است، مشخص می شود. با این حال، از آنجایی که اضطراب جدایی عادی و اختلال اضطراب جدایی علائم مشابهی دارند، اینکه بفهمید آیا فرزندتان فقط به زمان و درک نیاز دارد یا مشکل جدیتری دارد، ممکن است گیج کننده باشد.
تفاوت اصلی بین اضطراب جدایی عادی و اختلال اضطراب جدایی در شدت ترس کودک شما است و اینکه آیا این ترس ها او را از فعالیت های عادی باز می دارد یا خیر. کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی ممکن است فقط از فکر دوری از مادر یا پدر تحریک شوند یا ممکن است از بیماری شکایت کنند تا از بازی با دوستان یا رفتن به مدرسه خودداری کنند.اما مهم نیست که فرزند شما در هنگام جدا شدن از شما چقدر مضطرب می شود، اختلال اضطراب جدایی قابل درمان است. کارهای زیادی وجود دارد که می توانید انجام دهید تا فرزندتان احساس امنیت بیشتری کند و اضطراب جدایی را کاهش یابد.
علائم اختلال اضطراب جدایی
اختلال اضطراب جدایی زمانی تشخیص داده می شود که علائم برای سن، بیش از حد باشد و باعث اختلال قابل توجهی در عملکرد روزانه شود. علائم ممکن است شامل موارد زیر باشد:
◾رایج ترین ترسی که کودک مبتلا به اختلال اضطراب جدایی تجربه می کند این نگرانی است که در غیاب کودک آسیبی به یکی از عزیزانش وارد شود. به عنوان مثال، کودک ممکن است دائما نگران بیمار شدن یا آسیب دیدن والدین باشد.
◾فرزند شما ممکن است ترس داشته باشد که پس از جدا شدن از شما، اتفاقی بیفتد که باعث طولانی یا ابدی شدن جدایی شود. برای مثال، ممکن است نگران ربوده شدن یا گم شدن باشند.
◾کودک مبتلا به اختلال اضطراب جدایی ممکن است ترس غیرمنطقی از مدرسه داشته باشد و تقریباً هر کاری را برای ماندن در خانه انجام دهد.
◾اختلال اضطراب جدایی می تواند کودکان را بی خواب کند، چه به دلیل ترس از تنها ماندن و چه به دلیل کابوس های جدایی.
◾در زمان جدایی یا قبل از آن، این کودکان اغلب شکایت دارند که احساس بیماری می کنند. مثلا سردرد یا درد معده یا حالت تهوع دارند.
◾اگر بخواهید از خانه بیرون بیایید، فرزندتان ممکن است به بازو یا پای شما بچسبد یا شما را تعقیب کند.
◾نگرانی دائمی و مفرط در مورد از دست دادن والدین یا عزیزان دیگر در اثر بیماری یا فاجعه
◾اختلال اضطراب جدایی ممکن است با حملات پانیک همراه باشد – دوره های مکرر احساسات ناگهانی شدید اضطراب و ترس یا وحشت که در عرض چند دقیقه به اوج خود می رسد.
اضطراب جدایی در بزرگسالان
اضطراب جدایی فقط در کودکان دیده نمی شود. این اختلال می تواند در نوجوانان و بزرگسالان نیز رخ دهد و باعث ایجاد مشکلات قابل توجهی در ترک خانه یا رفتن به سر کار شود.بزرگسالان مبتلا به اضطراب جدایی از اینکه اتفاقات بدی برای افراد مهم زندگی آنها مانند اعضای خانواده رخ دهد، ترس شدید دارند.
علائم اختلال اضطراب در کودکان و بزرگسالان مشابه است. برای کودکان، اضطراب جدایی اغلب با ترس یا اضطراب شدید در مورد دوری از والدین یا مراقبان همراه است. برای بزرگسالان، اضطراب دوری از فرزندان یا همسر است. به جای مدرسه، عملکرد کاری یا سایر مسئولیت ها ممکن است دچار اختلال شود.
علت اختلال اضطراب جدایی
◾استرس شدید یا بیماری و مرگ یکی از عزیزان، از دست دادن حیوان خانگی محبوب، طلاق والدین، تغییر خانه یا رفتن به مدرسه
◾سابقه خانوادگی، از جمله خویشاوندان خونی که دارای مشکلات اضطرابی یا اختلال اضطرابی هستند، نشان می دهد که این ویژگی ها می توانند ارثی باشند.
◾مسائل زیست محیطی، مانند تجربه نوعی فاجعه که شامل جدایی شده است.
اختلال اضطراب جدایی باعث ناراحتی و مشکلات عمده در عملکرد در موقعیتهای اجتماعی یا محل کار یا مدرسه میشود. اختلالاتی که می توانند همراه با اختلال اضطراب جدایی باشد عبارتند از:
◾سایر اختلالات اضطرابی، مانند اختلال اضطراب فراگیر، حملات پانیک، فوبیا و اختلال اضطراب اجتماعی
◾اختلال وسواس فکری عملی
◾افسردگی
درمان
متخصص سلامت روان کودک می توانند اختلال اضطراب جدایی کودک شما را تشخیص داده و درمان کند. متخصصان می توانند علائم فیزیکی را بررسی، افکار مضطرب را شناسایی و به کودک شما کمک کنند تا راهبردهای مقابله ای را توسعه دهد و حل مسئله را تقویت کنند.از درمان های موثر میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
◾درمان شناختی رفتاری (CBT) به کودکان تکنیک های مقابله با اضطراب را میدهد. درمان تعامل محور والد-کودک نیز راه دیگری برای درمان است.
◾گفتار درمانی مکانی امن برای کودک شما فراهم می کند تا احساسات خود را بیان کند. داشتن فردی که همدلانه به او گوش دهد و کودک شما را به سمت درک اضطراب راهنمایی کند، می تواند بسیار مفید باشد.
◾استفاده درمانی از بازی یا به اصطلاح بازی درمانی، یک راه رایج و موثر برای ترغیب کودکان به صحبت کردن درباره احساساتشان است.
◾مشاوره خانواده می تواند به کودک شما کمک کند تا افکاری که به اضطراب او دامن می زنند را خنثی کند، در حالی که شما به عنوان والدین می توانید به کودک خود در یادگیری مهارت های مقابله ای کمک کنید.
◾ممکن است برای درمان موارد شدید اختلال اضطراب جدایی از داروها استفاده شود.
چگونه به اختلال اضطراب جدایی کمک کنیم؟
◾درباره ی اختلال اضطراب جدایی اطلاعات کسب کنید. اگر در مورد تجربه فرزندتان با این اختلال آشنا شوید، می توانید راحت تر با مبارزات او همدردی کنید.
◾به احساسات فرزندتان گوش دهید و به آنها احترام بگذارید. برای کودکی که ممکن است از قبل به دلیل اختلال خود احساس انزوا کند، تجربه گوش دادن به او می تواند تأثیر شفابخش قدرتمندی داشته باشد.
◾در مورد این موضوع صحبت کنید. برای کودکان بهتر و سالم تر است که در مورد احساسات خود صحبت کنند – گفتن اینکه ” بهش فکر نکن ” به او کمکی نمیکند. همدل باشید، اما به فرزندتان – به آرامی – یادآوری کنید که از آخرین جدایی جان سالم به در برده است.
◾در هنگام جدایی آرامش خود را حفظ کنید. اگر فرزند شما ببیند که شما می توانید خونسرد بمانید، احتمالاً او نیز آرام میشود.
◾از مشارکت کودک در فعالیت ها حمایت کنید. فرزندتان را تشویق کنید تا در فعالیت های اجتماعی و فیزیکی سالم شرکت کند. آنها راه های بسیار خوبی برای کاهش اضطراب و کمک به کودک شما برای ایجاد دوستی هستند.
◾تلاش های فرزندتان را تحسین کنید. از کوچکترین دستاوردها – رفتن به رختخواب بدون سر و صدا، گزارش خوب از مدرسه – به عنوان دلیلی برای تقویت مثبت فرزندتان استفاده کنید.
◾یک برنامه ثابت روزانه تعیین کنید. روتین ها به کودکان احساس امنیت می دهند و به رفع ترس از ناشناخته ها کمک می کنند. سعی کنید با وعده های غذایی، زمان خواب و موارد مشابه هماهنگ باشید. اگر قرار است برنامه خانواده شما تغییر کند، آن را از قبل با فرزندتان در میان بگذارید. اگرتغییر مورد انتظار باشد، برای بچهها آسانتر است.
◾محدودیت ها را مشخص کنید. اجازه دهید فرزندتان بداند که اگرچه شما احساسات او را درک می کنید، اما قوانینی در خانواده شما وجود دارد که باید رعایت شوند. مانند روالها، تعیین و اجرای محدودیتها به کودک شما کمک میکند تا بداند از هر موقعیتی چه انتظاری دارد.
◾انتخاب های کودک را ارائه دهید. اگر در تعامل با شما حق انتخاب یا عنصر کنترلی به فرزندتان داده شود، ممکن است احساس امنیت و آرامش بیشتری کند. برای مثال، میتوانید به فرزندتان حق انتخاب بدهید که در مدرسه کجا از او جدا شوید یا کدام اسباببازی را میخواهند به مهد کودک ببرند.
- منتشر شده در مقالات منتشر شده
مردان و سلامت روان
مردان و سلامت روان
اختلالات روان هم بر زنان و هم بر مردان تاثیر میگذارد اما مردان ممکن است کمتر درباره ی احساساتشان صحبت کنند و کمتر درخواست کمک حرفه ای از متخصص کنند.
نشانه هایی که باید به آن ها توجه کنید:
◾عصبانیت
◾زودرنجی
◾پرخاشگری
◾تغییرات در خلق و خو
◾تغییر سطح انرژی و اشتها
◾مشکلات خواب
◾مشکل در تمرکز
◾استرس و نگرانی زیاد
◾احساس نیاز به مواد مخدر یا الکل
◾ناراحتی زیاد
◾ناامیدی
◾افکار خودکشی
سالیانه 510 هزار مرد در سراسر دنیا بر اثر خودکشی جان خود را از دست میدهند.
در آفریقای جنوبی به ازای هر 1 خودکشی در زنان، 4.6 خودکشی در مردان وجود دارد.
وابستگی به الکل در مردان 3 برابر زنان است.
احتمال اعتیاد و حتی مرگ بر اثر مواد مخدر در مردان بیشتر از زنان است.
مردان کمتر از زنان به درمانهای روانشناختی دسترسی دارند.
ما باید برچسب زدن به مردانی که به سلامت روان خود اهمیت میدهند را پایان دهیم.
دست و پنجه نرم کردن با مشکلات سلامت روان شما را ضعیف یا ناتوان نمی کند.
- منتشر شده در مقالات منتشر شده
٧ روش مختلف استراحت
وقتی احساس خستگی میکنیم، بیشتر ما خوابیدن را انتخاب می کنیم. امااستراحت می تواند جنبه های مختلفی داشته باشد که در ادامه به آن ها می پردازیم:
فیزیکی
سعی کنید روز خود را با چند نرمش ساده آغاز کنید. می توانید در ادامه روز برای نرمش های کوتاه، با گوشی خود یادآور تنظیم کنید. اگر در خواب شبانه مشکل دارید، با کم کردن نور محل خواب، پوشیدن لباس راحت و کار نکردن با گوشی قبل خواب، احتمالا احساس بهتری خواهید داشت.
روانی
ممکن است برای بسیاری از ما پیش آمده باشد که احساس سنگینی سر و گیجی داشته باشیم یا اینکه ناگهان فراموش کنیم که در حال انجام چه کاری بوده ایم. یکی از دلایل این حالات این است که تمرکز ما صرف کارهای مختلف شده و به همین خاطر ناگهان از کار بازمی مانیم یا خسته می شویم. با کم کردن زمان استفاده از وسایل الکترونیکی، انرژی خود را برای کارهایی که برایتان اهمیت بیشتری دارد، ذخیره کنید.
احساسی
خستگی احساسی نوعی از خستگی است که شاید کمتر به آن توجه کنیم. یکی از راه های رفع این نوع خستگی، شناسایی افرادیست که انرژی روانی شما را بیش از اندازه هدر می دهند. یکی از راه های دیگر این است که کمتر خودتان را با بقیه مقایسه کنید و سعی کنید به احساساستان ارزش داده، آن ها را نوشته و ببینید چه چیزها یا چه کسانی باعث می شوند احساساتی نظیر خشم، ترس، شرم یا غم را تجربه کنید.
اجتماعی
استراحت اجتماعی به معنای صرف زمان با افرادی است که می توانید با آن ها خود واقعی تان را زندگی کنید! این افراد می توانند کسانی باشند که شما در کنارشان راحت هستید و می توانید درباره ی مسائلی که برایتان اهمیت دارد یا حتی موضوعات ساده بدون ترس از قضاوت شدن صحبت کنید.
حسی
ورودی های حسی، مانند صداهای مزاحم، می توانند تمرکز شما را از بین ببرند. به خصوص افرادی که در خانه با کودکان کوچک هستند، در معرض سر و صدای دائمی هستند ولی حتی بزرگسالان نیز می توانند سر و صدا ایجاد کنند. زمزمه ی بی وقفه ی کسی که در قسمتی از خانه صحبت می کند باعث می شود شما آشفته شوید. برای جلوگیری از اضافه بار حسی سعی کنید آهنگ های ملایم و آرامش بخش گوش دهید و از لحظات سکوت لذت ببرید. به خاطر داشته باشید که وقتی احساس خستگی و استرس می کنید، سر و صدا نیز می تواند دلیل آن باشد.
خلاقیت
برای جلوگیری از فرسودگی خلاقیت تان، سعی کنید کمی وقت بگذارید تا کاری را که انتخاب می کنید و دوست دارید انجام دهید، نه کاری که “باید” انجام دهید. حتی به اندازه 30 دقیقه نگاه کردن به محیط اطراف، ذهنتان را خالی می کند و از انجام کاری که انتخاب کرده اید احساس خوبی خواهید داشت.
معنوی
در هسته ی استراحت معنوی، نیاز به دیده شدن واقعی ، احساس تعلق، پذیرفته شدن و معنادار بودن زندگی ما وجود دارد که ممکن است از طریق کار داوطلبانه یا فعالیت های دیگر مانند مدیتیشن رخ دهد.
- منتشر شده در مقالات منتشر شده
باورهای درست و نادرست درباره ی افراد دارای مشکلات سلامت روان
❌کودکان مشکلات سلامت روان را تجربه نمیکنند.
✔️حتی کودکان بسیار کوچک هم ممکن است مشکلاتی در سلامت روان خود داشته باشند. مداخله و درمان به موقع به آن ها کمک میکند تا کمتر آسیب ببینند و سریع تر بهبود یابند.
❌کسانی که مشکلات سلامت روان دارند رفتارهای خشن و غیر قابل پیش بینی از خود نشان میدهند.
✔️اکثر افراد با مشکلات در سلامت روان رفتارهایی مشابه با سایر افراد دارند و حتی شاید عملکرد بهتری نسبت به دیگر افراد جامعه داشته باشند.
❌ضعف های شخصیتی باعث ایجاد مشکلات در سلامت روان میشوند.
✔️مشکلات سلامت روان ارتباطی با تنبلی یا ضعیف بودن افراد ندارد و ممکن است به دلیل مشکلات مغزی، ژنتیک یا تجربیات فرد در زندگی ایجاد شوند.
❌من نمیتوانم کاری برای کسی که مشکل سلامت روان دارد انجام دهم.
✔️دوستان و نزدیکان فرد میتوانند با آگاهی، به اشتراک گذاشتن آموخته هایشان و برخورد محترمانه به عزیزان خود کمک کنند.همچنین باید از برچسب زدن و نسبت دادن صفات به افراد اکیدا خودداری کرد. در نهایت میتوان به آن ها پیشنهاد کرد تا از یک متخصص سلامت روان کمک بگیرند.
ترجمه : مینا ابراهیم پور
هفته سلامت روان ١٨ تا ٢۴ مهر
- منتشر شده در مقالات منتشر شده
تاثیر کرونا بر مغز
با گذشت بیش از یک سال از همه گیری ویروس کرونا، مشخص شده است که این بیماری تنها یک بیماری تنفسی نیست. به نظر می رسد این بیماری روی برخی سیستم های بدن از جمله قلب و مغز تأثیر می گذارد. در اوایل همه گیری ، گزارش هایی مبنی بر اینکه بسیاری از افراد مبتلا به این بیماری حس بویایی خود را از دست داده اند، منتشر شد. این نتایج نشان می دهد این ویروس ممکن است بر سیستم عصبی نیز تأثیر بگذارد.
درباره ی شیوع بیماری های اعصاب در بیماران کرونایی هنوز سوالاتی مطرح است ، اما به راحتی می توان نتیجه گرفت که مشکلات عصبی در بیماران کرونا نادر نیست. تحقیقات نشان میدهد که تاکنون 30٪ تا 50٪ بیماران بستری در بیمارستان دارای مشکلات عصبی هستند.
در این بیماران طیف وسیعی از علائم از جمله سردرد ، سرگیجه ، ضعف ، گیجی ، مشکلات حرکتی چشم ، تشنج و فلج وجود دارد وبه نظر می رسد دو مشکل عصبی شایع “سکته مغزی” و “دلیریوم” باشد.
افرادی كه علائم جدی تری از کرونا را تجربه می كنند ، بیشتر دچار عوارض مربوط به مغز می شوند.به طور کلی ، هر چه بیمارتر باشند ، مشکلات عصبی بیشتری دارند.اما استثنائاتی نیز در این قاعده وجود دارد.
در حالی که محققان در پی جمع آوری شواهد در مورد کرونا و مغز هستند، به دنبال سرنخ هایی در اپیدمی های گذشته هستند.همه گیری آنفلوانزا در سال 1918 با افزایش مشکلات عصبی همراه بود ، که بسیاری از آنها ماهها یا سالها بعد آشکار شد. شیوع SARS در سال 2003 و MERS در سال 2012، که هر دو ناشی از ویروس هایی مشابه کرونا هستند نیز با بیماری های عصبی از جمله التهاب در مغز همراه بوده است. همچنین گزارش هایی از آسیب دیدگی عصبی طولانی مدت در افراد گزارش شده است. متخصصان مغز و اعصاب نگرانند که کرونا بتواند میراث مشابهی از خود به جای بگذارد.
مداخله هرجه سریع تر و انتخاب روش درست درمان به شدت ضروری است زیرا برخی از آسیب های مغزی ناشی از کرونا ممکن است غیرقابل برگشت باشد. اما دانشمندان امیدوارند که درمان، عملکرد مغز را برگرداند .آموزش هدفمند مغز ممكن است بتواند علائم شناختی خاص مانند مشكل در عملکرد اجرایی یا حافظه را برطرف سازد و در این بین نیاز جدی به روانشناسان و روانپزشکان برای مداخله و کمک به بیماران وجود خواهد داشت.
—————–
محققان به طور شبانه روزی در حال تلاش برای درک تأثیر کرونا بر مغز هستند. به احتمال زیاد چندین بیماری به دلیل عوارض یا درمان های ناشی از کرونا بوجود خواهد آمد:
عوارض ناشی از مراقبت های ویژه (ICU)
افرادی که به هر دلیلی در ICU بستری شوند، در طولانی مدت مشکلات شناختی پیدا می کنند و خطر اضطراب و افسردگی آنها افزایش می یابد. یک مطالعه (قبل از کرونا) نشان داد که 20٪ -40٪ بیماران ICU دلیریوم را تجربه کرده اند و این میزان برای بیماران تحت درمان ونتیلاتور به 60٪ -80٪ رسیده است. تصور می شود که چنین عوارضی هم به بیماری شدید آن ها و هم به درمان با مراقبت های ویژه مربوط باشد.برخی از افراد که به طور جدی به کرونا مبتلا هستند ، احتمالاً دلیریوم و سایر عوارض عصبی را فقط به دلیل حضور در ICU، تجربه خواهند کرد.
پاسخ التهابی یا ایمنی
به نظر می رسد در بعضی از بیماران مبتلا به کرونا، نوعی ایمنی بوجود می آید که می تواند در سراسر بدن مشکل ایجاد کند. دانشمندان در مطالعه مغز بیماران مبتلا به عوارض عصبی ، انواع مختلفی از آنسفالیت و همچنین انسفالومیلیت منتشر حاد یا ADEM (یک اختلال خودایمنی که در آن سیستم ایمنی بدن به مغز حمله می کند) را مشاهده کردند.بیماران مبتلا به انسفالیت ممکن است علائم خفیف آنفولانزا مانند سردرد ، تب و خستگی، یا علائم شدیدتری از جمله گیجی ، تشنج ، فلج ، مشکلات گفتاری یا شنوایی و غیره را تجربه کنند.
سکته
مشخص شده است كه کرونا باعث ایجاد لخته های خونی بزرگ و كوچك می شود كه می تواند با ورود به مغز، باعث سكته مغزی شود. سکته مغزی در بیماران کرونا در هر سنی رخ داده است، و در حقیقت ، پزشکان گزارش داده اند که برخی از بزرگسالان زیر 50 سال به عنوان اولین عارضه ناشی از کرونا با سکته مغزی به بیمارستان مراجعه کرده اند ، در حالی که علائم تنفسی آنها خفیف بوده است.
عفونت ویروسی مغز
تعدادی گزارش از تغییر در مایع مغزی نخاعی وجود دارد و این احتمال هست که کرونا بتواند به طور مستقیم سلول های مغز را آلوده کند . البته احتمالاً این امر بسیار نادر است و انسفالیت با واسطه ایمنی بسیار شایع تر است.
برای تلفیق این مفاهیم و تشکیل یک چارچوب مقدماتی برای مطالعه کرونا در مغز ، دانشمندان یک سیستم سه مرحله ای برای طبقه بندی عوارض عصبی ناشی از کرونا پیشنهاد کرده اند:
مرحله 1: آسیب به سیستم عصبی محدود به سلولهای اپیتلیال بینی و دهان است. علائم اصلی عصبی شامل از دست دادن بویایی و چشایی هستند و این عوارض شایع اند. یک مطالعه نشان داد که کاهش بویایی در 41.7٪ از افراد مبتلا به کرونا وجود دارد، در حالیکه 55.4٪ از افراد کاهش چشایی را تجربه کرده اند.
مرحله 2: ویروس یک پاسخ التهابی را ایجاد می کند که منجر به تشکیل لخته های خون می شود ، که می تواند باعث سکته مغزی شود.
مرحله 3: یک واکنش التهابی انفجاری به نام طوفان سیتوکین به سد خونی مغز آسیب می رساندکه سبب می شود سلولها و مولکول های التهابی – و احتمالاً ویروس ها – بتوانند وارد مغز شوند. بیماران ممکن است دچار تشنج ، گیجی ، کما یا انسفالوپاتی (یک ناهنجاری مغزی که منجر به تغییر وضعیت های روحی یا رفتاری می شود) شوند.
(منبع : انجمن روانشناسی آمریکا- نوامبر 2020)
مترجم : مینا ابراهیم پور
- منتشر شده در مقالات منتشر شده
سال 2020 سال آگاهی از استرس
ماه آوریل ممکن است ماه آگاهی از استرس باشد ، اما سال 2020 را می توان سال آگاهی از استرس دانست. گالوپ دریافت که سال 2020 رسماً پر استرس ترین سال در تاریخ معاصر بود ،در این سال 40٪ بزرگسالان در سراسر جهان گفتند که روز قبل استرس زیادی را تجربه کردند. این جهش پنج درصدی از 35٪ در سال 2019، نشان دهنده این است که نزدیک به 190 میلیون نفر در سراسر جهان استرس زیادی را تجربه کرده اند.
همه گیری COVID-19 نگرانی در مورد استرس را در زمینه جهانی افزایش داده است. با داشتن یک اقتصاد جهانی بهم پیوسته و این واقعیت که بیماری همه گیر COVID-19 آخرین تهدیدی نیست که جهان با آن روبرو خواهد شد ، درک تأثیرات استرس بر زندگی و رفتار مردم از اهمیت بیشتری برخوردار شده است.
به همین دلیل است که لایت بوک و گالوپ با انجام اولین مطالعه جامع جهانی تجربیات درباره ی استرس در سال 2021، در تلاشند تا آگاهی و درک ما از استرس را بهبود بخشند. داده های حاصل از این مطالعه برای تهیه شاخص استرس جهانی استفاده خواهد شد.
استرس چیست؟
فاز اول پروژه شاخص استرس جهانی، که در طی همه گیری آغاز شد، شامل کسب راهنمایی از متخصصان برتر در زمینه استرس و بررسی گسترده یافته ها از مصاحبه های شناختی با بزرگسالان در هفت کشور بود. هر یک از آنها برای دستیابی به سوالات درست نظرسنجی بسیار مهم بود تا نه تنها استرسی را که مردم تجربه می کنند ، بلکه زمینه این تجربیات را نیز درک کنیم.
درک معنای “استرس” برای مردم امری حیاتی بود. گالوپ از افرادی در استرالیا ، کلمبیا ، آفریقای جنوبی ، تونس ، تایوان ، اوکراین و انگلستان خواست تا با بگویند استرس برای آنها چیست. به طور کلی ، آنها آن را به عنوان یک احساس منفی ، با استفاده از کلماتی مانند “مشکلات” ، “دشوار” ، “عصبانیت” ، “بد” و “مضطرب” توضیح دادند. با این حال ، مردم کلماتی مانند “زیاد فکر کردن” ، “بی حوصلگی” ، “ناتوانی” و “پیری” را نیز گفتند.
شاخص استرس جهانی
مطالعه “شاخص استرس جهانی” عوامل استرس زای احتمالی را اندازه گیری می کند که از منابع روزمره – مانند شغل افراد ، امور مالی ، روابط شخصی یا رویدادهای جاری – گرفته تا عوامل استرس زای حاد تر ، مانند یک رویداد آسیب زا ، متغیر است. همچنین چندین عارضه احتمالی استرس ، از جمله اختلال در خواب ، درد جسمی ، تغییر در عادات غذایی و مشاجره با دوستان و خانواده و مکانیسم های مقابله ای احتمالی ، از جمله حمایت عاطفی از طرف دوستان و خانواده ، ورزش ، مراقبه ، الکل ، دارو و اقدامات معنوی / مذهبی را بررسی می کند.
مطالعه شاخص استرس جهانی همچنین شامل داده های عینی محیطی برای درک بیشتر روابط بالقوه بین عوامل خارجی و استرس است. به عنوان مثال ، با استفاده از تجزیه و تحلیل مکانی ، گالوپ دما را در مکان هر مصاحبه ثبت می کند ، بنابراین ما می توانیم درک کنیم که چگونه محیط بر میزان استرس و سلامت افراد تأثیر می گذارد. این امر باعث می شود شاخص جهانی استرس نه تنها بزرگترین مطالعه در مورد استرس ، بلکه همچنین یکی از بزرگترین مطالعات در مورد تأثیر آب و هوا بر استرس باشد.
این نمودار هم مربوط به همان شاخص استرس جهاني ميشود که در موردش صحبت شد.
مراحل بعدی
مرحله دوم این پروژه در حال انجام است ، داده های مربوط به شاخص استرس جهانی در 125 کشور و منطقه به عنوان بخشی از نظرسنجی جهانی گالوپ 2021 جمع آوری شده است. با اوج گرفتن شدت استرس در سال گذشته ، توانایی درک و مدیریت استرس بیش از هر زمان دیگری مهم است.
تجزیه و تحلیل و بینش از شاخص استرس جهانی توسط Lightkeeper و شرکای آن و مشتریان، برای اطلاع رسانی سیاست برای دولت ها و سازمان ها ، بهبود محصولات و خدمات برای ارائه دهندگان خدمات بهداشتی و توانمندسازی مربیان و محققان استفاده می شود. لایتوکر و گالوپ یافته های این تحقیق را طی سال آینده به اشتراک می گذارند.
ترجمه: مینا ابراهیم پور
آدرس سایت: www.gallup.com
- منتشر شده در مقالات منتشر شده
روان درمانی از راه دور
همه گیری کرونا در سال 2020 ناگهان زندگی عادی را تحت فشار قرار داد و فراتر از ترس و مهلک بودن ویروس، موجی از اختلالات روانپزشکی را نیز با خود همراه کرد. همزمان با تغییر یک شبه فاصله اجتماعی، نحوه رفتار روانپزشکان و سایر متخصصان بهداشت روان با بیماران نیز نیازمند تغییر بود. روان درمانی که تاكنون یك درمان امیدواركننده اما خاص بود، ناگهان به درمانی معمولی تبدیل شد. این مقاله به طور خلاصه شواهد بالینی محدودی که از انواع مختلف روان درمانی از راه دور داریم را بررسی میکند و سپس بر چگونگی تأثیر درمان از راه دور بر پزشکان و بیماران آنها تمرکز می کند.
کرونا روان درمانی را یک شبه از “ارتباط رو در رو” به “مجازی” تغییر داد و این تغییرات احتمالاً ماندگار خواهند بود. آنچه در درجه اول یک روش درمانی کمکی برای بیمارانی بود که امکان دسترسی حضوری به متخصصان را نداشتند، ناگهان ، به لطف “فاصله اجتماعی”، به روش استاندارد مراقبت از سلامت روان تبدیل شد. روان درمانی از راه دور می تواند از طریق انواع تلفن هوشمند و غیر هوشمند، تماس های ویدئویی اینترنتی یا برنامه های درمانی آنلاین به وسیله رایانه انجام شود. به نظر نمیرسد تردیدی وجود داشته باشد که دسترسی بیمار به پزشکان از عدم دسترسی وی بهتر است وهمینطور برای یک برخورد انسانی، تلفن یا فیلم درمانی نسبت به ارسال پیام کوتاه ترجیح داده میشود.
به عنوان محققان و درمانگران روان درمانی ، همه ما تجربه قبلی تله تراپی(رواندرمانی از راه دور) را داشتیم ، اما از زمان شیوع کرونا، با تمرین مداوم ، به سرعت به نقاط قوت و ضعف آن پی بردیم. با یک مرور مختصر، برخی از این مطالعات را یافتیم ، اما بحث نسبتاً کمی در مورد مقایسه تله تراپی و درمان حضوری وجود دارد. ما اول به طور خلاصه پیشینه تجربی و سپس روش فنی ، مزایای بالینی و مشکلاتی را که تله تراپی دارد بررسی میکنیم. ما تمرکز خود را به درمان های تلفنی و ویدئویی محدود می کنیم ، که تجربه بیشتری، به خصوص از شروع همه گیری در آن داریم.
اگرچه تمرکز ما در این مقاله بر روی موارد بالینی در ارائه درمان از راه دور است ، اما ما نمی توانیم از شواهد تجربی آن چشم پوشی کنیم. در حالی که بیش از هزار آزمایش روان درمانی حضوری فقط برای افسردگی منتشر شده است ، رشته جدیدتر تله تراپی کمتر توسعه یافته است. دانشمندان اشاره کردند که قبل از سال 2013 ارزیابی کمی از اثربخشی درمان به معنای معمول انجام شده است.
چند آزمایش دقیق اثربخشی درمان شناختی رفتاری تلفنی (CBT) و روان درمانی بین فردی تلفنی را در کاهش علائم افسردگی نشان داده است. دیگر آزمایش ها دریافتند که 9 جلسه روان درمانی بین فردی تلفنی باعث کاهش طولانی مدت علائم افسردگی ، بیش از مراقبت معمول ، برای بیماران روستایی افسرده مبتلا به HIV شده است و همچنین 12 جلسه روان درمانی بین فردی تلفنی از طریق پرستار ، علائم افسردگی را بیش از مراقبت های معمول در مادران پس از زایمان کاهش داده است. در یک متاآنالیز در سال 2008 ،محققان دریافتند که تلفن درمانی به طور قابل توجهی علائم افسردگی را در 12 کارآزمایی کاهش می دهد. شواهد نشان میدهد که کارآیی فیلم درمانی، نسبت به تلفن درمانی کمتری است.
در حالی که درمان های گروهی از طریق تلفن می تواند با راحتی نسبی بیشتر و هزینه ی کمتر، برای تعداد زیادی از بیماران فراهم شود ، این رویکرد چالش های بسیاری را به همراه دارد. این رسانه به سخنرانانی احتیاج دارد که خودشان را با نام مشخص کنند و زمان پایان صحبت خود را مشخص کنند. بیماران گروه درمانی حمایتی تلفنی، ریزش و غیبت بیشتری داشتند وعلت آن شاید این باشد که بیماران احساس می کردند که با برگزاری تلفنی جلسات، امکان نادیده گرفتن غیبت آن ها بیشتر است.
در زمینه درمان از راه دور، نگرانی هایی وجود دارد.از آنجا که بسیاری از درمانگران در درمان از راه دور بیماران پر خطر، نسبت به درمان حضوری ،احساس راحتی کمتری کرده اند ، در بیشتر مطالعات شدت علائم بیماران وارد شده، محدود شده است. بیماران با علائم کمتر شانس بیشتری برای پاسخ دادن به هر درمانی ، از جمله دارونما ها دارند. علاوه بر این ، مطالعات تله تراپی ممکن است برای بیماران و درمانگرانی که خودشان تله تراپی را ترجیح می دهند انتخابی شده باشد. بنابراین قابلیت تعمیم پذیری تحقیقات موجود به وضعیت فعلی محدود است و نیز به همین علت تله تراپی اغلب به عنوان یک مکمل در روند درمان استفاده میشود.
روان درمانی از راه دور
بسیاری از پزشکان ممکن است در حال حاضر کمتر به سازگاری و شرایط این نوع درمان اهمیت دهند. نقطه قوت درمان از راه دور این است که دسترسی را گسترش می دهد: اکثریت آمریکایی ها به تلفن یا رایانه دسترسی دارند ، ادعایی که طرفداران تله تراپی آن را تبلیغ می کنند. با این حال گزارش های اخیر حاکی از آن است که بسیاری از جمعیت های در معرض خطر ، از جمله افراد فقیر و سالخورده آمریکایی ، از دسترسی به اینترنت پر سرعت برخوردار نیستند. حداقل یکی از بیماران بی خانمان از ادامه درمان حتی از طریق تلفن امتناع ورزید زیرا جلسات برای او هزینه زیادی در بر داشت. چندین نفر دیگر، از هرگونه محیط خصوصی برای برگزاری جلسه درمان محروم بودند.
با این حال رسیدگی به بیماران از راه دور، به سطوح مختلفی ازسازگاری نیازمند است. ما به عنوان درمانگر و ناظر، تفاوت های زیادی را بین درمان بیماران روان درمانی توسط وبکم (دوربین رایانه) و حضوری احساس می کنیم. برخی از این موارد ممکن است به خاطر تغییر فضای درمان باشد و با سازگار شدن درمانگران با گذشت زمان تغییرکند.
محیط درمان
بسیاری از کلینیک های روانپزشکی ، حداقل برای یک بار، مراجعه حضوری اولیه برای ارزیابی بیمار و ایجاد یک اتحاد درمانی قبل از ادامه درمان از راه دور را لازم میدانند. این دیگر عملی و ایمن نیست. اکنون درمان از ابتدا از راه دوراست. این ممکن است رابطه درمانی را به طرز ناخوشایندی تغییر دهد. همچنین نمی توان به بیماری که گریه میکند، یک دستمال کاغذی برای تأیید دردش تعارف کرد. بیمارانی که به صورت حضوری درمان را شروع کردند و پیش بینی کرده بودند که درمان در این قالب ادامه خواهد یافت ، می توانند سازگاری با درمان از راه دور را عجیب و ناخوشایند تلقی کنند ، اگرچه به نظر می رسد که به زودی هم درمانگران و هم بیماران با این شرایط کنار بیایند.
حفظ تمرکز و توجه صمیمانه تله تراپی دشوارتر است. بیمار دیگر در اتاق نیست بلکه روی صفحه کامپیوتریا تلفن است. به جای اینکه دو انسان در یک فضای مشترک باشند ، شما با تصویری از یک نفر بر روی صفحه رایانه (یا صدایی جدا از بدن) که در محاصره بیش از حد محرک های حواس پرتی است ، روبرو می شوید. اگرچه مطالعات نشان می دهد که اتحاد درمانی خوب و عوامل مشترک روان درمانی در درمان های از راه دور می تواند ایجاد شود ، اما ممکن است نمونه های انتخاب شده برای بررسی، از بین درمانگران و بیماران مشتاق و صمیمی باشد.
عوامل حواس پرتی در محیط زیاد است. توصیه ای که معمولا به بیماران ارائه میشود این است که جلسه درمان در محیطی خلوت و با حداقل صدای مزاحم برگزار شود. اما این امر همیشه امکان پذیر نیست. ورود افراد و حیوانات خانگی وهمچنین اعلانات و پیام های روی صفحه نمایش گوشی یا کامپیوتر، باعث حواس پرتی میشود.
دیده شده که بیماران به جای تماس چشمی ، صفحه را طوری اسکن می کنند که گویی ایمیل می خوانند. تماس چشمی خود مسئله پیچیده ای است: اگر بیمار در حال نگاه به لنز دوربین کامپیوتر باشد ، در حال برقراری تماس چشمی مجازی است و ممکن است به تصویر شما نگاه نکند و بالعکس. همچنین شما یا بیمار ممکن است، به تصویر خودتان نگاه کنید! بنابراین ممکن است نگاه بیمار گمراه کننده باشد.
نزدیکی به کیبورد، وسوسه چک کردن ایمیل را افزایش می دهد. راهکارهایی مانند فاصله گرفتن از دوربین، باعث تمرکز بیشتر بر بیمار میشود و ممکن است محرکهای حسی مزاحم را کاهش دهد. از طرف دیگر ، فاصله زیاد با میکروفون می تواند باعث کاهش کیفیت صدا شود ولی هدفون میتواند کمک کننده باشد. تلفن درمانی ممکن است حواس پرتی کمتری ایجاد کند ، اگرچه با نبود ابزار های ارتباطی غیر کلامی، بسیاری از بیمارانی که نمی توانند احساسات خود را به راحتی با کلمات بیان کنند، ممکن است دچار مشکل شوند.
درمان از راه دور، این امکان را به درمانگر میدهد تا نگاهی اجمالی به خانه و زندگی بیمار داشته باشد. این آشنایی ممکن است شامل ملاقات با حیوانات خانگی و نوزادان و دیدن عناصری در محیط اطراف باشد که بیمار فکر نمی کند آنها را مطرح کند. به عنوان مثال بیماری در اتاق خواب کودکی خود ظاهر شد ، جایی که یک نماد مذهبی بر دیوار آویزان بود. او گفته بود كه در خانه ای “مذهبی ، كاتولیك” بزرگ شده است ، اما این تصویر، تقوای متعصبانه مادرش و یادآور های گرافیكی از سختگیری هایی را كه در زندگی بیمار ایجاد کرده بود را به راحتی نشان داد اما سایر بیماران فقط می توانستند فضای خصوصی برای شرکت در جلسه را در حمام ، روی پله های ساختمان آپارتمان خود یا در پارک پیدا کنند.
به نظر می رسد اکثر بیماران بدشان نمی آید که درمانگران خود را به خانه هایشان راه دهند ، اگرچه افرادی که از وضعیت ظاهری خانه خود راضی نیستند و برخی از بیماران بی اعتمادی که دچار اختلال اضطراب اجتماعی یا اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) هستند ، به جای ویدئو، درخواست تلفن کرده اند. درمانگران میگویند که بیش از نیمی از بیماران آنها تماس تلفنی را به تماس ویدئویی ترجیح می دهند. یک بیمار، زمینه صفحه نمایش خود را شخصی سازی کرد تا خود را با پرتره خانوادگی اش محاصره کند. یکی از درمانگران میگوید که برخی از بیماران مشروط شده اند که در مقابل صفحه رایانه، مطابق محیط کار رفتار کنند و به همین خاطر با تماس تلفنی راحت تر هستند. همانطور که درمانگران خوب، رضایت آگاهانه و انتخاب روش درمان را برای بیماران فراهم می کنند ، در درمان از راه دور نیز ممکن است گزینه انتخابی تماس تلفنی یا ویدئویی قابل ارائه باشد.
درمانگران نیز ممکن است نسبت به حضور در جلسه درمان از اتاق شخصی خود احساس ناراحتی کنند. با انتخاب قاب مناسب برای دوربین خود، میتوانید از افشای ناخواسته جزئیات زندگی خود جلوگیری کنید.
درمانگران پیش از شیوع کرونا ممکن بود از زمان رفت و آمد به محل کار به عنوان روشی برای رفع فشار و تفکر درباره پیشرفت درمان بیماران خود استفاده کنند اما حالا با کار در خانه از این فرصت بی بهره اند اما با برنامه ریزی زمانی قبل و بعد از هر جلسه درمانی میتوانند این موقعیت را ایجاد کنند، هرچند با بیشتر شدن مشکلات خانوادگی، اختصاص زمانی برای خود، دشوار شده است.
درمانگران نگران خطرات رفتاری درمان از راه دور بیمارانی هستند که ممکن است هرگز شخصاً ملاقات نکرده باشند. درمانگران کنترل محدودی بر بیماران مراجعه کننده به مطب خود دارند ، اما فاصله از بیمار، نگرانی در مورد خطر خودکشی و خشونت را بیشتر می کند.
ناراحتی جسمی
همه ما روان درمانی از راه دور را از نظر جسمی و روانی طاقت فرسا تر از نوع حضوری می دانیم. چندین دلیل واضح وجود دارد. تمرکز بر روی کار دشوار و تشخیص علائم بیمار دشوارتر است. نشستن در مقابل صفحه کامپیوتر حرکات فیزیکی را محدود می کند و امکان بروز رفتار های مشترک ناخودآگاه درمانگر و مراجع را کاهش میدهد. درمانگران احساس می کنند در مقابل دوربین قفل شده اند و خستگی عضلانی را تجربه میکنند. چندین جلسه نشستن متوالی می تواند مانند یک پرواز طولانی مدت هواپیمایی باشد.
مخابره
مشکلات فنی می تواند مانع ارتباط شود یا جلسات درمانی را قطع کند: مشکل در اتصال ، اختلالات نرم افزاری ، هشدارهای “اتصال ناپایدار اینترنت” ، ضعف یا تاخیر صدا ، نور ضعیف ، تماس های همزمان با جلسه درمان. علاوه بر این ها مشخص شده است که جلسات ویدئویی امکان نقض حریم شخصی را نیز دارد. زمان صرف شده برای مقابله با این ناکارآمدی ها به معنای صرف زمان کمتر برای درمان بیمار است.
فاصله احساسی
در درمان ویدئویی و تلفنی، امکان از دست دادن نکات ظریف رفتاری وجود دارد، عاملی که به نظر می رسد درمانگران را بیش از بیماران آزار دهد. ما اعتقاد داریم که این فاصله عاطفی به خصوص برای بیمارانی که تمایل روانی بیشتری به دور ماندن دارند ، از جنبه احساسی کمتری برخوردار باشد. این فاصله، سنجش ظرافتهای رفتار غیرکلامی را دشوار می کند . مکث در تلفن می تواند چیزهای زیادی را بیان کند. اگرچه تحقیقات نشان داده است که درمان از راه دور برای بیماران مفید است ، اما به نظر می رسد برای بیماران آسان تر است که در جلسه درمان ، بدون فاصله شرکت کنند. در روان درمانی های متمرکز بر تغییر، فاصله، مانع از درگیری عاطفی با درمانگر می شود که این روند، عامل اصلی در تغییر است.
بیمارانی که از خانه و محیط امن خود در جلسات درمان شرکت می کنند ، به ویژه آنهایی که اضطراب ، وحشت و آگورافوبیا دارند ، ممکن است درمطب درمانگر ، علائمی را گزارش کنند که وجود دارند یا فعال شده اند. بنابراین به نظر می رسد که دور بودن فیزیکی از درمانگر، اجتناب از تأثیرات و تجارب ناخوشایند این بیماران را تشدید می کند.
همه گیری (پاندمیک)
اینکه درمان از راه دور را یک روش درمانی معمول بدانیم، درست نیست. همه گیری کرونا یک بحران جهانی است و حداقل به سه روش می تواند اضطراب زمینه ای را تشدید کند: 1) با برانگیختن ترس متناسب و منطقی از ابتلا به ویروس ، که ممکن است به سرعت در حملات هراس (اضطراب به عنوان سیگنال در مقابل علامت) ادغام شود. 2) با برهم زدن ساختار و ریتم برنامه کاری و شخصی بیمار (و درمانگر) ، اغلب شامل مکان زندگی، افرادی که با آن ها زندگی میکنند و منابع درآمد و آرامش 3) به خاطر فاصله فیزیکی ، پیوندهای عاطفی و حمایت اجتماعی افراد به خطر افتاده است. با ادامه همه گیری کرونا ، به نظر می رسد وحشت اولیه جای خود را به ناامیدی ، استیصال و افسردگی داده است و احتمال دارد خطر خودکشی در حال افزایش باشد. مانند همه گیری های قبلی، مشاغل خط مقدم مانند تیم های پزشکی ، اولین مبتلایان و افراد داغدیده، ممکن است با PTSD طولانی مدت و سوگ پیچیده روبرو شوند.
همه گیری کرونا نه تنها علائم جدیدی را برانگیخته بلکه به عنوان آزمون رورشاخ عمل می کند و جنبه های تعارضات درونی بیماران را بزرگ می کند. مردم به طرق مختلف و منحصر به فرد به بحران پاسخ می دهند. تفاوتهای رفتاری شرم آور بین بیماران به شدت آگورافوبیک و هراس اجتماعی و “افراد عادی” به طور موقت کاهش یافته است. برخی از بیماران افسرده، افسردگی بیشتری پیدا کرده اند ، در حالی که برخی دیگر می گویند که این بحران باعث شده است که نگرانی های قبلی خود را کاهش دهند. یک جانباز شدیدا علامت دار مبتلا به PTSD که در روان درمانی پویای اکتشافی متمرکز بر تروما بود ، از درمان فاصله گرفت و به محض اینکه درمان وی به تماس ویدئویی تبدیل شد، بارها به درمانگر خود گفت که همه علائم “مثل قبل است ” و “هیچ چیز جدیدی نیست” . بدیهی است که این پاسخ به اصرار ناخودآگاه وی برای محافظت از او در برابر خیالات پر از عصبانیت و رویاهای مکرر وی دراین باره است که او از اوایل همه گیری فهمیده بود که به دلیل بیماری کاهش دهنده ی ایمنی ای که دارد، باید منزوی شود(زودتر از آنکه سایر هم گروهی هایش به آن احتیاج داشته باشند). این بیمار فقط پس از آنکه درمانگر به این تلاش ظاهری برای محافظت از وی اشاره کرد، شروع به بهبود و استفاده بیشتر از درمان کرد. درمانگر به دلیل نگرانی های خودش در مورد کمتر در دسترس بودنش به خاطر همه گیری، به طور غیرمعمول، از انجام این مشاهدات برای چندین هفته اجتناب کرده بود.
توصیه ها
درمانگران باید بحران را بپذیرند و اینكه شاید درمان از راه دور جایگزینی محدود برای تماس مستقیم است. آنها می توانند با حفظ نظم جلسات و رویکرد درمانی ، ساختار مفید درمانی را حفظ کنند. آنها باید بیماران را تشویق کنند که اجازه ندهند “فاصله اجتماعی” مانع روابط موجود آنها شود و به آن ها حمایت های اجتماعی محافظتی را پیشنهاد کنند. بسیاری از روابط را می توان از راه دور (اسکایپ ، زوم یا فیس تایم) و از طریق پیاده روی های حضوری ماسک دار و با فاصله 6 فوتی حفظ کرد.
نتیجه گیری
روش های مختلف روان درمانی از راه دور، می تواند پیوند مهم روان درمانی را در مدت قرنطینه که فشار و فاصله اجتماعی بسیار اضطراب آور و ناامیدانه است، حفظ کند. روان درمانی از راه دور، از پشتوانه تجربی برخوردار است ، اما شواهد آن نسبت به درمان حضوری بسیار محدود است و قابلیت تعمیم در مورد کاربرد گسترده آن در بین طیف وسیعی از بیماران با مشکلات جدی روانی را ندارد. روان درمانی از راه دور، دسترسی و راحتی را در زمان بحران بی سابقه کرونا و به قیمت عناصر مهم درمان حضوری فراهم می کند. این تنها یک گزارش اولیه درمیان تعداد زیادی از تفسیرها و مطالعات، در مورد جهان پس از کرونا خواهد بود. این ممکن است چهره روان درمانی را تغییر دهد و استفاده مداوم از روان درمانی از راه دور را بهبود بخشد ، خواه یک روش بهینه باشد یا نباشد. تجربه ما تا به امروز حاکی از آن است که روان درمانی حضوری که اکنون بنا به ضرورت در هاله ای از ابهام است ، مزایای بسیاری نسبت به درمان از راه دور دارد و در نهایت باید دوباره برگردد.
آیا ارتباط ویدئویی به تماس تلفنی ارجحیت دارد؟ تحقیقات تجربی محدود این موضوع را تأیید نمی کند. تماس ویدئویی دارای مزایای آشکاری برای گروه درمانی است ، اما ممکن است حواس پرتی بیشتری نسبت به یک تماس تلفنی ساده ایجاد کند. برای برخی از بیماران عادی در درمان فردی، چنین مواردی که می توانند نتیجه درمان را تحت تأثیر قرار دهند ، مستلزم مطالعه هستند. تلفن درمانی همچنین ممکن است دسترسی گسترده تری را برای بیمارانی که از نظر اقتصادی ضعیف ترند فراهم کند.
کرونا سرانجام مهار خواهد شد و جهان شکلی جدید از حالت طبیعی را از سر خواهد گرفت. با این وجود ، کرونا ممکن است همچنان بر پیوستگی اجتماعی و نحوه روان درمانی (از راه دور) تأثیرات مداوم داشته باشد. موج سرایت ویروسی ممکن است عبور کند و فقط موجی از آسیب شناسی روانی را به دنبال داشته باشد. همانند قبل، بلایای بسیار گسترده تری باعث بروز اضطراب و اختلالات خلقی ، PTSD و مصرف مواد شده است و به احتمال زیاد کرونا نیز چنین خواهد کرد.
این گزارش محدودیت هایی دارد و به نمونه کوچکی از مشاهدات درمانگر متکی است. این گزارش، درمان بیماران با بیماری شدید روانی ، مانند اختلالات روان پریشی را که ما در قدم اول از این روش درمان نمی کنیم ، حذف می کند. بررسی دو لیست روانپزشکی، حکایت های بالینی گاه متناقضی را نشان داده است: برخی از بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی قرارهای تلفنی را از دست می دهند. چند مورد ارتباط تلفنی را به ویدیویی ترجیح می دهند تا از شدت جلسات بکاهند و یک بیمار فقط پیامک می فرستد. گزارشات دیگری در مورد درمان این جمعیت و روانپزشکی از راه دور مورد نیاز است. همچنین این تیم از درمانگران بزرگسال نمی تواند داده ها یا برداشت هایی را درباره انجام روان درمانی با کودکان یا نوجوانان ، با یا بدون درگیری والدین ارائه دهد.
راهنمایی هایی برای آینده
متون پراکنده و نسبتاً پراکنده تحقیقاتی ، که تا حد زیادی به جمعیت های انتخابی (به عنوان مثال ، بیماران مبتلا به HIV مثبت یا کهنه سربازان روستایی) پرداخته است ، برای پشتیبانی از میزان استفاده از درمان از راه دور ، و به ویژه ارتباط ویدئویی ، کافی نیست. امیدوارم موسسه ملی بهداشت روان ، که طی سالهای اخیر در پی دستیابی به علوم اعصاب، از تحقیقات بالینی دور شده است، نیاز به تحقیقات بالینی فوری و دقیق در مورد استفاده از طیف وسیعی از روشهای درمانی را برای دامنه وسیع تر تشخیص دهد. این که آیا انواع مختلف روان درمانی دارای مزایای مختلف آنلاین آن هستند یا خیر مشخص نیست. از آنجا که هیچ درمانی به درد همه بیماران نمی خورد ، ما توصیه می کنیم مزایا و محدودیت های مجموعه ای از روان درمانی های از راه دور: CBT ، روان درمانی بین فردی ، روان درمانی روان پویایی و شاید سایر موارد را آزمایش کنید. تحقیقات در زمینه انتشار و اجرای روان درمانی، برای مقیاس گذاری و انتقال سریع روان درمانی های از راه دور مبتنی بر شواهد، از صحنه تحقیق به محیط جامعه مهم خواهد بود. یکی دیگر ازپیچیدگی های تاریخی تله تراپی این است که در ایالات متحده ، هر ایالت به مجوز درمانگر در ایالت محل اقامت بیمار نیاز داشت. این نیاز قانونی تا حد زیادی مانع قدرت نمایی اصلی درمان از راه دور ، یعنی دامنه وسیع و نسبتاً ارزان جغرافیایی آن می شود. در پاسخ به همه گیری ، دولت فدرال در مارس 2020 این مشکل را برطرف کرد و به درمانگران اجازه داد تا بیماران را از طریق خطوط ایالتی معالجه کنند. نویسندگان امیدوارند که این آزادی برای عبور از مرزهای ایالت ها، پس از عبور از کرونا نیز ا دامه یابد.
ترجمه و تلخیص : مینا ابراهیم پور – دانشجوی روانشناسی
منبع : نشریه روانپزشکی آمریکا (AJP)- مارچ 2021
American Journal of Psychiatry
- منتشر شده در مقالات منتشر شده
- 1
- 2