
با گذشت بیش از یک سال از همه گیری ویروس کرونا، مشخص شده است که این بیماری تنها یک بیماری تنفسی نیست. به نظر می رسد این بیماری روی برخی سیستم های بدن از جمله قلب و مغز تأثیر می گذارد. در اوایل همه گیری ، گزارش هایی مبنی بر اینکه بسیاری از افراد مبتلا به این بیماری حس بویایی خود را از دست داده اند، منتشر شد. این نتایج نشان می دهد این ویروس ممکن است بر سیستم عصبی نیز تأثیر بگذارد.
درباره ی شیوع بیماری های اعصاب در بیماران کرونایی هنوز سوالاتی مطرح است ، اما به راحتی می توان نتیجه گرفت که مشکلات عصبی در بیماران کرونا نادر نیست. تحقیقات نشان میدهد که تاکنون 30٪ تا 50٪ بیماران بستری در بیمارستان دارای مشکلات عصبی هستند.
در این بیماران طیف وسیعی از علائم از جمله سردرد ، سرگیجه ، ضعف ، گیجی ، مشکلات حرکتی چشم ، تشنج و فلج وجود دارد وبه نظر می رسد دو مشکل عصبی شایع “سکته مغزی” و “دلیریوم” باشد.
افرادی كه علائم جدی تری از کرونا را تجربه می كنند ، بیشتر دچار عوارض مربوط به مغز می شوند.به طور کلی ، هر چه بیمارتر باشند ، مشکلات عصبی بیشتری دارند.اما استثنائاتی نیز در این قاعده وجود دارد.
در حالی که محققان در پی جمع آوری شواهد در مورد کرونا و مغز هستند، به دنبال سرنخ هایی در اپیدمی های گذشته هستند.همه گیری آنفلوانزا در سال 1918 با افزایش مشکلات عصبی همراه بود ، که بسیاری از آنها ماهها یا سالها بعد آشکار شد. شیوع SARS در سال 2003 و MERS در سال 2012، که هر دو ناشی از ویروس هایی مشابه کرونا هستند نیز با بیماری های عصبی از جمله التهاب در مغز همراه بوده است. همچنین گزارش هایی از آسیب دیدگی عصبی طولانی مدت در افراد گزارش شده است. متخصصان مغز و اعصاب نگرانند که کرونا بتواند میراث مشابهی از خود به جای بگذارد.
مداخله هرجه سریع تر و انتخاب روش درست درمان به شدت ضروری است زیرا برخی از آسیب های مغزی ناشی از کرونا ممکن است غیرقابل برگشت باشد. اما دانشمندان امیدوارند که درمان، عملکرد مغز را برگرداند .آموزش هدفمند مغز ممكن است بتواند علائم شناختی خاص مانند مشكل در عملکرد اجرایی یا حافظه را برطرف سازد و در این بین نیاز جدی به روانشناسان و روانپزشکان برای مداخله و کمک به بیماران وجود خواهد داشت.
—————–
محققان به طور شبانه روزی در حال تلاش برای درک تأثیر کرونا بر مغز هستند. به احتمال زیاد چندین بیماری به دلیل عوارض یا درمان های ناشی از کرونا بوجود خواهد آمد:
عوارض ناشی از مراقبت های ویژه (ICU)
افرادی که به هر دلیلی در ICU بستری شوند، در طولانی مدت مشکلات شناختی پیدا می کنند و خطر اضطراب و افسردگی آنها افزایش می یابد. یک مطالعه (قبل از کرونا) نشان داد که 20٪ -40٪ بیماران ICU دلیریوم را تجربه کرده اند و این میزان برای بیماران تحت درمان ونتیلاتور به 60٪ -80٪ رسیده است. تصور می شود که چنین عوارضی هم به بیماری شدید آن ها و هم به درمان با مراقبت های ویژه مربوط باشد.برخی از افراد که به طور جدی به کرونا مبتلا هستند ، احتمالاً دلیریوم و سایر عوارض عصبی را فقط به دلیل حضور در ICU، تجربه خواهند کرد.
پاسخ التهابی یا ایمنی
به نظر می رسد در بعضی از بیماران مبتلا به کرونا، نوعی ایمنی بوجود می آید که می تواند در سراسر بدن مشکل ایجاد کند. دانشمندان در مطالعه مغز بیماران مبتلا به عوارض عصبی ، انواع مختلفی از آنسفالیت و همچنین انسفالومیلیت منتشر حاد یا ADEM (یک اختلال خودایمنی که در آن سیستم ایمنی بدن به مغز حمله می کند) را مشاهده کردند.بیماران مبتلا به انسفالیت ممکن است علائم خفیف آنفولانزا مانند سردرد ، تب و خستگی، یا علائم شدیدتری از جمله گیجی ، تشنج ، فلج ، مشکلات گفتاری یا شنوایی و غیره را تجربه کنند.
سکته
مشخص شده است كه کرونا باعث ایجاد لخته های خونی بزرگ و كوچك می شود كه می تواند با ورود به مغز، باعث سكته مغزی شود. سکته مغزی در بیماران کرونا در هر سنی رخ داده است، و در حقیقت ، پزشکان گزارش داده اند که برخی از بزرگسالان زیر 50 سال به عنوان اولین عارضه ناشی از کرونا با سکته مغزی به بیمارستان مراجعه کرده اند ، در حالی که علائم تنفسی آنها خفیف بوده است.
عفونت ویروسی مغز
تعدادی گزارش از تغییر در مایع مغزی نخاعی وجود دارد و این احتمال هست که کرونا بتواند به طور مستقیم سلول های مغز را آلوده کند . البته احتمالاً این امر بسیار نادر است و انسفالیت با واسطه ایمنی بسیار شایع تر است.
برای تلفیق این مفاهیم و تشکیل یک چارچوب مقدماتی برای مطالعه کرونا در مغز ، دانشمندان یک سیستم سه مرحله ای برای طبقه بندی عوارض عصبی ناشی از کرونا پیشنهاد کرده اند:
مرحله 1: آسیب به سیستم عصبی محدود به سلولهای اپیتلیال بینی و دهان است. علائم اصلی عصبی شامل از دست دادن بویایی و چشایی هستند و این عوارض شایع اند. یک مطالعه نشان داد که کاهش بویایی در 41.7٪ از افراد مبتلا به کرونا وجود دارد، در حالیکه 55.4٪ از افراد کاهش چشایی را تجربه کرده اند.
مرحله 2: ویروس یک پاسخ التهابی را ایجاد می کند که منجر به تشکیل لخته های خون می شود ، که می تواند باعث سکته مغزی شود.
مرحله 3: یک واکنش التهابی انفجاری به نام طوفان سیتوکین به سد خونی مغز آسیب می رساندکه سبب می شود سلولها و مولکول های التهابی – و احتمالاً ویروس ها – بتوانند وارد مغز شوند. بیماران ممکن است دچار تشنج ، گیجی ، کما یا انسفالوپاتی (یک ناهنجاری مغزی که منجر به تغییر وضعیت های روحی یا رفتاری می شود) شوند.
(منبع : انجمن روانشناسی آمریکا- نوامبر 2020)
مترجم : مینا ابراهیم پور