داشتن هدف یک ابزار مهم برای تاب آوردن در مقابل سختیهاست. دستیابی به وزن دلخواه، تقویت روابط اجتماعی و بیشتر دیدن یک دوست، خرید اموال ، یادگیری یک هنر یا مهارت، بچه دار شدن ، درس خواندن ، گرفتن گواهینامه ی رانندگی ، و … نمونه هایی از اهداف کوچک و بزرگ هستند که به زندگی جهت میدهند.
گاهی فکر میکنیم هدف داشتن به این معناست که رسیدن به یک دستاورد خاص ضامن خوشحالی ماست. در حالیکه داشتن احساس خوب بیش از اینکه به شرایط بیرونی بستگی داشته باشد، یک امر درونی و وابسته به نگاه ما به “آنچه هستیم” میباشد. از این منظر ، تلاش برای نزدیک شدن به هدف است که به ما احساس کفایت و در نتیجه خوشحالی میبخشد. از آنجا که عوامل متعددی در رسیدن ما به نتیجه ای خاص نقش دارند که بسیاری از آنها در کنترل ما نیستند، وقتی به جای بها دادن به تلاش و پیشرفت نسبت به قبل خود ، نگاهی مبتنی بر نتیجه داشته باشیم ، اگر به نتیجه ی دلخواه نرسیم احساس شکست و بی ارزشی میکنیم. اما وقتی تلاش کردن و به سمت هدف حرکت کردن برایمان ارزشمند و مهم باشد ، فقط با گام برداشتن هم احساس خوبی نسبت به خود خواهیم داشت. این احساس خوب محرکی خواهد بود که بیشتر تلاشکنیم و احتمال موفقیت را افزایش خواهد داد.
یکی از راه هایی که به انتخاب هدف مناسب کمک میکند این است که خود را در چند سال بعد تصور کنیم. یعنی به این سوال جواب بدهیم که “ دست دارم ده سال بعد چه تفاوتهایی با امروز داشته باشم؟” پاسخ این سوال جهت تلاش های ما را مشخص میکند و میتواند امیدواری، انگیزه ، و تاب آوری مان را زیاد کند. البته این مهم است که اهداف واقع بینانه انتخاب کنیم. اهدافی که غیر واقعی و دست نیافتنی باشند کمکی به ما نمیکنند و ما را در وضعیت انفعال و احساس ضعف نگه میدارند. خوب است که در آستانه ی سال نو بیندیشیم که میخواهیم در سال آینده چه مسیری را دنبال کنیم.
( اين مطلب در ستون تاب آوری روزنامه ی همشهری در تاریخ ۴ اردیبهشت ۱۳۹۸ به چاپ رسیده است)